Abstract:
تذکرةالاولیاء تنها اثر منثور به جای مانده از عطار است. این کتاب از یک بخش اصلی و یک بخش الحاقی تشکیل شده است. در مورد نویسندۀ بخش الحاقی نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی نویسندۀ آن را عطار میدانند و به اعتقاد برخی دیگر شخص دیگری آن را نوشته و به تذکرةالاولیاء افزوده است. این پژوهش انسجامِ متن اصلی تذکرةالاولیاء را با بخش الحاقی در دو تذکرۀ نمونه، تذکرۀ حلّاج از بخش اصلی و تذکرۀ خوّاص از بخش الحاقی، بر اساس نظریۀ نظاممند-نقشگرای هلیدی و حسن بررسی و مقایسه کرده است. بر مبنای دستور نظاممند-نقشگرای هلیدی و حسن هر متن از منظر سه فرانقش بررسی میشود: فرانقش اندیشگانی، فرانقش بینافردی و فرانقش متنی. در بررسی فرانقش متنی به شیوۀ گفتمان در بافتار متن پرداخته میشود. مقولۀ انسجام از عواملی است که در بررسی فرانقش متنی در کنار عوامل دیگر واکاوی میشود. در بررسی این دو تذکره مشخص شد با وجود اینکه تذکرۀ خوّاص به لحاظ حجمی کوتاهتر از تذکرۀ حلّاج است، امّا تعداد عناصر انسجامی در آن، جز در یک مورد، بالاتر از تذکرۀ حلّاج است و از انسجام ساختاری بیشتری برخوردار است. امّا باید توجه داشت که این تفاوتها خیلی چشمگیر نیست و هنگامی که این عناصر در کنار یکدیگر سنجیده میشوند، نتایج قابل تأمل است. این نزدیک بودن تعداد عناصر انسجام، شباهتِ سبکی دو تذکره را بر خواننده عیان میکند. اگر فرض را بر این قرار دهیم که نویسندۀ هر دوی این تذکرهها عطار است، این تفاوت اندک میتواند ناشی از گذر زمان و استفاده از منابع جدید باشد که منجر به منسجمتر شدن تذکرۀ الحاقی شده است.
Tadhkirat al-Auliya is the only prose work left by Attar. This book consists of a main part and a supplementary part. There are different opinions about the author of the supplement. Some say its author is Attar, and others believe that someone else wrote it and added it to Tadhkirat al-Auliya. This study has analyzed and compared the cohesion of the main section of Tadhkirat al-Auliya with the supplementary section in two sample Tadhkiras, Hallaj Tadhkira from the main section and Khavvas Tadhkira from the supplementary section, based on systematic-functional Grammar of Halliday and Hasan. Based on this grammar each text is examined from the perspective of three metafunctions: ideational metafunction, interpersonal metafunction and textual metafunction. In the study of textual metafunction, the method of discourse in the context of the text is discussed. The cohesion is one of the factors that is explored in the study of textual metafunction along with other factors. In the study of these two Tadhkiras, it was found that although the Khavvas Tadhkira is shorter than the Hallaj Tadhkira, but the number of cohesive elements in it, except in one case, is higher than the Hallaj Tadhkira and has more structural cohesion. In the study of these two Tadhkiras, it was found that although the Khavvas Tadhkira is shorter than the Hallaj Tadhkira but the number of cohesive elements in it, except in one case, is higher than the Hallaj Tadhkira and has more structural coherence. It should be noted that these differences are not very large, and when these elements are put together, the results are thought-provoking. The closeness of the number of elements of coherence reveals the stylistic similarity of Tadhkiras to the reader. Assuming that the author of both of these Tadhkiras is Attar, this slight difference can be due to the passage of time and the use of new sources, which has led to a more coherent in supplementary Tadhkira.
Machine summary:
مقايسۀ عناصر انسجام در دو تذکره از تذکرالاولياي عطار (بخش اصلي و بخش الحاقي) برمبناي دستور نظام مند- نقش گراي هليدي و حسن سمانه رفاهي چکيده تذکرالاولياء تنها اثر منثور به جايمانده از عطار است .
اين پژوهش ، انسجام متن اصلي تذکرالاولياء را با بخش الحاقي در دو تذکرة نمونه ، تذکرة حلاج از بخش اصلي و تذکرة خواص از بخش الحاقي، براساس نظريۀ نظام مند-نقش گراي هليدي و حسن بررسي و مقايسه کرده است .
اهميت اين تحقيق در اين است که انسجام متن اصلي تذکرالاولياء را با بخش الحاقي در دو تذکرة نمونه بررسي ميکند تا براساس نظريۀ نظام مند-نقشگراي هليدي 1 و حسن ٢ انسجام اين دو متن مقايسه شود و تفاوت هاي سبکي آن ها (در صورت وجود) طبق اين نظريه آشکار گردد.
تعداد قابل توجهي از اين پژوهش ها به بررسي انسجام در سوره هاي قرآن و برخي ديگر به ساير متون پرداخته اند؛ اما طبق جست وجوهاي نگارنده ، پژوهشي دربارة مقايسۀ دو بخش اصلي و الحاقي تذکرالاولياي عطار طبق الگوي هليدي-حسن و انسجام متن صورت نگرفته است .
نتيجه گيري در اين پژوهش دو تذکره از کتاب تذکرالاولياي عطار از دو بخش اصلي و الحاقي -تذکرة حلاج از بخش اصلي و تذکرة خواص از بخش الحاقي- انتخاب و برمبناي عناصر انسجام مطرح شده در دستور نظام مند - نقش گراي هليدي و حسن با يکديگر مقايسه شدند.