Abstract:
امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار بزرگترین انقلاب معنوی و مردمی قرن اخیر کوشید با تکیه برآراء و اندیشههای عرفانی خود به ارائه الگویی از اسلام وحاکمیت اسلامی، مکتبی ظلم ستیز، حماسی وعدالت گستر عرضه بدارد. انقلاب اسلامی ایران تنها یک انقلاب سیاسی صرف نبود بلکه انقلابی ایدئولوژیک بودکه درآن دیانت عین سیاست تلقی گردید. این تحول ایدئولوژیک آغاز راه امام برای رسیدن به جهانی سراسر نور و پاکی و زدودن عالم از لوث پلیدیها وظلمتها است. این جستار کوشیده است تا با روش توصیفی تحلیلی ضمن توجه به مبانی عرفانی امام در شکلگیری انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی به این مساله نیز بپردازد که نقش آراء واندیشههای عرفانی امام خمینی (ره) در نوسازی تمدن اسلامی در ابعاد جهانی چگونه است؟ در این راه با استناد به دیدگاههای ایشان در خصوص تمدن اسلامی و نگاه جهانشمول اسلام در برپایی حاکمیت و الزامات اندیشه تمدن ساز اسلامی به اینجا برسدکه انقلاب اسلامی ایران در اندیشه بلند امام راحل (ره) مقدمهای بر احیای تمدن نوین اسلامی بوده، در صورت تحقق الزامات مطرح، توان و ظرفیت عرضه فراملی را دارد و میتواند زمینه ساز حکومت جهانی حضرت ولی عصر (عج) قرارگیرد.
Imam Khomeini, tried to present a model of Islam and Islamic rule, an oppressive, epic and justice-based school, relying on his mystical thoughts. The Islamic Revolution of Iran was an ideological revolution in which religion was considered the same as politics. This ideological transformation is the beginning of the Imam's path to reach a world full of light and purity and to remove the world from filth and darkness. This article has tried to use a descriptive-analytical method while paying attention to Imam's mystical principles in the formation of the Islamic Revolution and the formation of the Islamic government, and what is the role of Imam Khomeini's mystical ideas and thoughts in the modernization of Islamic civilization on a global scale? In this way, citing his views on Islamic civilization and the universal view of Islam in establishing the rule and requirements of the Islamic civilization-building thought, it reaches the point that the Islamic Revolution of Iran was a prelude to the revival of modern Islamic civilization in the late Imam's lofty thought. If the requirements are met, it has the power and capacity of transnational supply and can be the basis for the world government of the Imam Mahdi.
Machine summary:
اين جستار کوشيده است تا با روش توصيفي تحليلي ضمن توجه به مباني عرفاني امام در شکل گيري انقلاب اسلامي و تشکيل حکومت اسلامي به اين مسئله نيز بپردازد که نقش آراء و انديشه هاي عرفاني امام خميني (ره ) در نوسازي تمدن اسلامي در ابعاد جهاني چگونه است ؟ در اين راه با استناد به ديدگاه هاي ايشان در خصوص تمدن اسلامي و نگاه جهان شمول اسلام در برپايي حاکميت و الزامات انديشه تمدن ساز اسلامي به اينجا برسد که انقلاب اسلامي ايران در انديشه بلند امام راحل (ره ) مقدمه اي بر احياي تمدن نوين اسلامي بوده ، در صورت تحقق الزامات مطرح ، توان و ظرفيت عرضه فراملي را دارد و مي تواند زمينه ساز حکومت جهاني حضرت ولي عصر (عج ) قرار گيرد.
عقيده امام تعامل بين عرفان و سياست است و دوري گزيني از عزلت نشيني و انزوا را از ويژگي هاي مهم انبياء بالأخص پيامبر گرامي اسلام (ص ) به منظور تشکيل حکومت اسلامي و برقراري عدالت مي داند (امام خميني ، ١٣٧٨، ٢٠: ١١٦).
امام در وصيت نامه الهي سياسي خود در جواب کساني که قائل به احتراز انبياء و اولياء از حکومت و قدرت هستند معتقداست پيامبران و انبياء الهي کارشان مقابله با ظلم و کمک به محرومان و مستضعفان و اقامه عدل اجتماعي در بين مردم بوده و آن را از مهم ترين عبادات مي داند (امام خميني ، ١٣٧٨، ٢١:٤٠٧)؛ چرا که در آموزه هاي ديني ، خلق به عنوان «عيال خداوند» معرفي گرديده (کليني ،١٣٦٧،٢:٢٢٧) و از امور مردم غافل شدن ، همانند غفلت از خداوند هست و انسان آزاده هرگز سزاوار «عبدغيرشدن » نيست (مجلسي ،١٤٠٣ ق ،٧٤:٢٢٧).