Abstract:
منابع نگارش یافته درباره مقتل امام حسین(ع) به جهت اعتبار و دقت در نقل و تحلیل یکسان نیستند. آثار موجود در این حوزه را مىتوان به دو دسته کلى قابل استناد و ضعیف تقسیم کرد. دسته دیگرى نیز به نام منابع مفقود وجود دارد که در سایر منابع صرفا به نام آنها اشاره شدهاست. این نوشتار کوشیده است تا ضمن گونهشناسی منابع یاد شده، به معرفی و سنجش مهمترین آثار متقدم و متأخر در حوزه مقتلنگاریِ امام حسین(ع) بپردازد و با نقد آثار غیرمعتبر و ضعیف، تلاشهای صورت گرفته در تدوین مقتل نگاریهای جامع را تبیین کند.
Not all martyrdom narratives (maqtal texts) of Imam al-Husayn are equally reliable and of the same authority. As such, they can be divided into reliable vs. weak sources. There are some earlier sources just whose titles and some excerpts have survived, as made references to in other, later works. The present work focuses on the maqtal sources, hence providing a framework for developing more comprehensive maqtals.
Machine summary:
استفاده شیخ مفید از آثار ابومخنف منحصر در همین موارد نیست و همانطور که گفته شد با تطبیق مطالب الارشاد در بخش مربوط به واقعه کربلا یا گزارشهای ابومخنف به آسانی میتوان پی برد که بسیاری از اخبار آن برگرفته از کتاب مقتل الحسین( ابومخنف به واسطه شاگردش هشام کلبی است.
الّلُهوف/ المَلهُوف علی قَتلی الطُفوفِ کتاب اللهوف علی قتلی الطفوف (آقا بزرگ تهرانی، بیتا: 22/ ۲۲3) اثر سید بن طاووس (589-664ق) است که پیرامون شرح قیام امام حسین(، حرکت ایشان از مدینه، حوادث روز عاشورا تا بازگشت اسرا به وطن نگاشته شدهاست.
بنظر میرسد وجود گزارشهای خاص به دلیل در اختیار داشتن کتابخانه شیخ طوسی بودهاست و ایشان کتابی با عنوان مقتل الحسین در کتابخانه داشتهاند (آقا بزرگ تهرانی، بیتا: 22، 27)، که متأسفانه اثری از آن موجود نیست ولی به احتمال فراوان ابن طاووس از آن بهره برده و این بر غنای کار او و ورود برخی اخبار در لهوف تأثیرگذار بودهاست.
تاریخ الامم و الملوک محمد بن جریر طبرى (متوفای۳۱۰ق)، در کتاب تاریخی خود الامم و الملوک (حاجى خلیفه، بیتا: 1/ ۲۹۷)، در خصوص وقایع عاشورا سه روایت آورده است (طبری، 1387: 5/ 347)؛ نخست روایت عمار دُهنى، سپس روایت حصین و در پایان، روایت ابومخنف به روایت هشام کلبی؛ که در هر سه مورد مطالب را با سند کامل روایت کرده است.
تعدادى از روایاتى که در این کتاب نقل شده در منابع دیگر نیز وجود دارد اما اغلب این روایات را نویسنده نه از کتاب، بلکه به نقل از محدّثان و با ذکر سند روایت کرده است.