Abstract:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسۀ دیدگاه انسانشناسی دانشجویان دختر با حجاب مناسب و دانشجویان با حجاب نامناسب بود. روش: روش تحقیق حاضر؛ کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. بدینمنظور، از بین دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان، به طور هدفمند نمونهگیری آغاز و تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. در مجموع تعداد 14 دانشجوی دختر با حجاب مناسب(چادر) و 14 دختر با حجاب نامناسب انتخاب و با آنها به شیوۀ نیمهساختارمند مصاحبه انجام گرفت و در نهایت، مصاحبهها با روش تحلیل مضمون تحلیل شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که دیدگاه انسانشناسی دختران با حجاب مناسب، عمدتاً حول مؤلفههایی نظیر مخلوق بودن و خلیفهالله بودن، داشتن روح الهی و کرامت ذاتی، عبد شدن، کسب معرفت و سکینه و داشتن معیار خدایی و پیروی از دستورات دین قرار داشت و تأکید دختران با حجاب نامناسب، پیرامون بیقراری و خودشکوفایی، نبوغ، اجتماعی بودن، ساختار پیچیدۀ مغزی، محور بودن فردیت افراد، همنوایی، عرف و الگوگیری در تصمیمات مختلف قرار داشت. نتیجهگیری: آموزش مبانی انسانشناسی اسلامی از دوران کودکی تا بزرگسالی میتواند در شکلدهی به انواع رفتارها از جمله حجاب اثرگذار باشد.
Objectives: The aim of this study is to compare the anthropology Perspective of female students with proper hijab and improper veil. Method: The present research method was qualitative, thematic analysis. To this end, from the students of the Faculty of Literature and Humanities of the University of Guilan, the purposeful sampling was started and until the achievement of theoretical saturation was continued. A total of 14 female students with appropriate hijab and 14 girls with inappropriate veil were selected and interviewed in a semi-structured manner. Finally, interviews were analyzed by theme analysis method. Results: The findings showed that the anthropological view of girls with appropriate hijab was mainly based on components such as being a creature and being the caliph of God, having the divine spirit and inherent dignity, becoming a slave, gaining knowledge and Sakineh, and having a divine standard and following the commands of religion. The emphasis of girls with inappropriate hijab was on restlessness and self-actualization, genius, sociality, complex brain structure, centrality of individuality, conformity, custom and role modeling in various decisions.Conclusion: Teaching the basics of Islamic anthropology from childhood to adulthood can be effective in shaping a variety of behaviors, including the hijab.
Machine summary:
حضور چند برابري زنان در دانشگاهها به عنوان يکي از راههاي جامعه پذيري آنان(جعفري و حسين زاده، ١٣٨٩) که بنا به گزارشهاي رسمي بيش از ٦٥ درصد ورودي دانشگاهها را دختران تشکيل ميدهند، از يک طرف و آسان شدن مسير ادامۀ تحصيل براي آنان از طرف ديگر و نيز تأخير در ازدواج دختران و مشکلات اقتصادي و فرهنگي در اين زمينه ، تبليغات فراوان رسانه هاي بيگانه و الگوسازي زناني با بدنها و چهرههاي خاص به عنوان زن الگو و ايدئال، راه افتادن برخي از کمپين هاي مجازي در ضديت با حجاب و گسترش بيحجابي(حجاب نامتعارف) در بين دختران به ويژه قشر دانشجو، همه نشانگر شرايط خاص اجتماعي ايران معاصر از اين حيث است که ضرورت انجام کارهاي پژوهشي از اين دست را دوچندان ميکند؛ زيرا با وجود انجام کارهاي زياد در حوزة عفاف و حجاب، هنوز کشور در اين زمينه در وضعيت مطلوبي نيست و مشاهدات ميداني در دانشگاهها و محيط هاي عمومي اجتماعي مؤيد اين مطلب است .
پژوهش خاتمي سبزواري(١٣٩٥) نشان داد که بين مصرف برنامه هاي ماهوارهاي، مجازي و اينترنت و نگرش منفي به حجاب و تضعيف سطح پوشش ، رابطه اي مثبت وجود دارد؛ زيرا يکي از مواردي که ماهوارهها روي آن تمرکز دارند، ارائۀ تصوير ماديگرايانه از انسان و هستي و ترويج زندگي مبتني بر لذتهاي اين جهاني است .
جدول ٣: مقوله ها و مضامين مرتبط با ديدگاه انسانشناختي دختران با حجاب نامناسب (به تصویر صفحه رجوع شود) مضمون اول: ماهيت انسان يک ) نبوغ: تحليل مصاحبه هاي دانشجويان دختر با حجاب نامناسب نشان داد که از نظر آنان، انسان موجودي هوشمند است که ميتواند ابتکار و نوآوري داشته باشد و به واسطۀ همين ويژگيها ميتواند به اختراع مصنوعات مختلف بپردازد: «انسان يک موجود باهوشه و خوب ميشه اين هوش رو تو زندگي آدما ديد».
Translated by Mohammad Javad Zarean, Abolhassan Haqqani, Abbas Ali Shameli, Seyed Ahmad Rahnamaei, Ali Abu Turabi, Mohammad Abbaspour and Rahim Naroui Nosrati.