Abstract:
با وجود تناقض اولیه میان رویکرد فرمالیستی و نگاه تاریخی، فرمالیسم نظاممند توانست با تدوین چارچوبه روششناختی معین و طرح مفاهیمی چون تحول، پویش تاریخی، کانونمندی، عنصر مسلط و نظام، به عنوان جریانی پیشرو در تاریخادبیاتنگاریِ نظری و قاعدهمند در قرن بیستم شناخته شود و بر بسیاری از جریانهای بعد از خود تاثیر گذارد. این جریان به رغم انتقادهایی که بر آن وارد آوردهاند، اولین گامها را در پل زدن میان مطالعات در-زمانی و همزمانی برداشت و ادبیات را به کانون اصلی مطالعات تاریخی تبدیل کرد. این مقاله با نگاهی انتقادی به این جریان درصدد پاسخ به این پرسش است که اولاٌ سرچشمههای نظری الگوی فرمالیسم نظاممند کدام است و ثانیاً امکانات و محدودیتهای آن برای تدوین تاریخادبیات چیست.
Today, it has been evident that without having a theory or a definite approach either to literature & history, writing a history of literature becomes totally impossible. Despite the initial contradiction between formalistic & historical methodologies, systemic formalism could be recognized as a pioneer movement which could formulate a definite methodological framework for history writing of literature. With such a perspective in mind, systemic formalism projected some terms as: evolution, change, historical dynamism, canonicity, dominant trait, system & so on. This approach, in spite of the criticisms made against it, took the first steps in bridging the gap between synchronic & diachronic studies in literature. Moreover, Literature which has been served until then as a covering to prove the assumptions of historians to interpret the flow of history became the main focus of historical studies. Following a critical approach, this paper seeks to answer these questions: first, what are the theoretical origins of systemic formalism? Secondly, what are its possibilities & limitations in compiling a history of literature?
Machine summary:
نظر به اينکه تاکنون پژوهش مستقلي به رويکردهاي تاريخي فرماليسم نپرداخته است ، اين نوشتار ميکوشد تا در حد امکان ، رويکرد فرماليسم نظام مند را به تاريخ ادبيات با تمرکز بر انديشه هاي يوري تينيانوف ، بنيانگذار جريان سوم فرماليسم يعني فرماليسم نظام مند، تبيين و نقاط قوت و ضعف و امکانات آن را در تکامل سنت هاي ١86.
روش مقاله ، توصيفي-تحليلي است و به پرسش هاي زير پاسخ ميگويد: الف -چگونه مباني نظري فرماليسم به ارائه نظريه اي در تاريخ ادبيات نويسي انجاميد؟ ب -ويژگيهاي تاريخ ادبيات فرماليستي با رويکرد نظام مند چيست ؟ ١- فرماليسم و مفهوم ادبيات ولک (a ٣٨) در تعريف ادبيات ، به دو ويژگي اثر هنري شامل : جاودانگي (يعني نوعي حفظ هويت ) و تاريخي بودن (يعني گذر از مراحل دگرگونيهايي که رد آن را ميتوان در طول زمان يافت ) تأکيد ميکند.
تينيانوف از تقابل اشکلوفسکي ميان کانوني و غيرکانوني که در همه ادوار تاريخ ادبي حضور دارد بسيار تأثير پذيرفت و به اين نتيجه رسيد که نظام ادبي يک ساختار متقارن و هماهنگ همانند زبان (لانگ ) نيست بلکه ذاتا نامتقارن و نامتعادل است ، زيرا در ميان گرايش هاي مخالف ١ قرار گرفته و همين ويژگي به آن کمک ميکند تا در هر زماني، موقعيت مناسبي در نظام کليتر فرهنگ پيدا کند و سپس ، به مرور زمان آن را تغيير دهد.
"The Prison of Language: A Critical Account of Structuralism & Russian Formalism by Jameson ", Journal of University of Film Association, vol.