Abstract:
بدعت در دین به معنای افزودن یا کاستن چیزی از دین است، و می توان بدعت را نقطهی مقابل سنت دانست. پدیده بدعت موجب ظلمانی شدن مسیر انسان به سمت سعادت و قرب الهی می گردد، زیرا خداوند دین خود را بدون هیچ گونه کاستی به انسان ها هدیه داده است، و جایی برای افزودن یا کاستن در آن باقی نگذاشته است. از اصلی ترین عوامل پیدایش بدعت می توان به جهل و نادانی مردم، تقلید کورکورانه و تقدس جاهلانه را نام برد که میتوانند به گمراهی انسان بیانجامند، و ضرورت تحقیق در این باب را اثبات نماید. از اهداف مهم این تحقیق شناساندن روش های مواجهه با بدعت به افراد می باشد. که این روش ها شامل آگاه ساختن مردم، آموزش راهکارهایی جهت جلوگیری از تقلید کورکورانه از بدعت گذاران میباشد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و توصیفی - تحلیلی صورت پذیرفته، و در نهایت به بررسی آثار و نتایج بدعت به صورت فردی و اجتماعی نایل گردیده است.
Machine summary:
در باره اینکه بدعت فقط اعتقادات و احکام عبادی را در برمی گیرد، یا شامل امور عادی نیز می شود، فقها اختلاف نظر دارند؛ از سخن برخی برمی آید که نوآوری در امور عادی زندگی نیز در صورتی که منتسب به شریعت نباشد، بدعت است؛ ولی برخی دیگر این گونه نوآوری ها را بدعت ندانسته و گفته اند: در صورتی که نوآوری در امور عادی با آنچه خداوند منع کرده مخالف باشد، شخص تنها مرتکب عمل حرام گردیده است؛ نه بدعت، زیرا نوآوری او به نام دین نبوده است (سبحانی، ۱۱۴-۱۱۳).
• نوشتن کتاب از جانب خود و انتساب آن به خدا: «فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ»، (بقره/۷۹)؛ و عبارات دیگر مانند: «قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي»، (یونس/۱۰) نیز در قرآن مطرح شده است؛ همچنین در سوره های دیگری به برخی مصادیق بدعت به ویژه در شرایع پیشین اشاره شده است.
با توجه به مضمون هر دو آیه علت نکوهش این است که آنها تحلیل و تحریم را به خدا نسبت می دادند و اگر از پیش خود (بدون نسبت بـه خـدا) روزی را به دو نوع تقسیم می کردند، یک امر شخصی حساب می شد و جای نکوهش نداشت؛ زیرا هر فردی حق دارد از غذایی بهره بگیرد و از غذای دیگر امساک کند، اما نسبت دادن حکم حلال و حرام به شریعت امر دیگری است که نیازمند دلیل می باشد (البیاتی، ۱۳۸۷/۷).