Abstract:
پژوهش حاضر بر آن است با بررسی دیدگاهها و آثار روشنفکران معاصر به چگونگی بازنمایی و بازتولید عناصر مدرنیته غرب از جمله عقل خودبنیاد در نزد آنان بپردازیم . از این رو دست به گونه شناسی زدیم که به بهترین نحو بتواند به سوال پژوهش مبنی بر اینکه چه نسبتی میان فهم روشنفکران ایرانی از عنصر عقل مدرن و تلقی که آنها از نسبت میان سنت و مدرنیته داشته اند؛ پاسخ دهد. به نظر میرسد تلقی روشنفکران ایرانی از دنیای مدرن و نسبت سنتهای ایرانی با این دنیا، تحت تأثیر فهم و تعریفی که از عقل مدرن داشته اند را میتوان در سه گونه متفاوت دسته بندی نمود: بخشی از روشنفکران که تلقی ابزاری از عقل مدرن دارند به نوعی پذیرش مطلق و تمجید دنیای مدرن و نفی سنت روی میآورند مانند ملکم خان، بخشی از روشنفکران که تلقی و فهمی دیالکتیکی از عقل مدرن دارند به امکان جمع بین سنت و مدرنیزم و دیالکتیک سنت و مدرنیته روی میآورند. مانند بشیریه و دسته سوم که فهمی پست مدرن از عقل دارند به نفی تلویحی مدرنیزم میپردازند و تا حدودی به سنت گراها شبیه میشوند مانند مجتهد شبستری. روش تحقیقی در این پژوهش توصیفی_ تحلیلی است که .
The purpose of the present study is to review the views and ideas of contemporary intellectuals, emphasizing on how western modern elements such as self-founded reason are reflected and reproduced by them. In this regard, the main research question explores the relationship between Iranian intellectuals’ perception of modern reason and their interpretation of the relationship between modernity and tradition. It seems that we can classify the perception of Iranian intellectuals from the modern world and the relation between Iranian traditions and this world, under the influence of their understanding and definition of modern reason, into 3 following groups: Some intellectuals, such as Molkom Khan, who have an instrumental perception of modern reason get into a kind of absolute acceptance and admiration of modern world and reject tradition; some other intellectuals, such as Bashiriyeh, who have a dialectic perception of modern reason try to make a compromise between tradition and modernism and tradition dialectic and modernity; and the third group of intellectuals who are under the influence of postmodern views, such as Mohammad Mojtahed Shabesari, attempt to expand their ideas using hermeneutic method.
Machine summary:
به نظر میرسد تلقی روشنفکران ایرانی از دنیای مدرن و نسبت سنّتهای ایرانی با این دنیا، تحت تأثیر فهم و تعریفی که از عقل مدرن داشتهاند را میتوان در سه گونه متفاوت دستهبندی نمود: بخشی از روشنفکران که تلقی ابزاری از عقل مدرن دارند، به نوعی پذیرش مطلق و تمجید دنیای مدرن و نفی سنّت روی میآورند، مانند ملکم خان؛ بخشی از روشنفکران که تلقی و فهم دیالکتیکی از عقل مدرن دارند، به امکان جمع بین سنّت و مدرنیزم و دیالکتیک سنّت و مدرنیته روی میآورند، مانند بشیریه؛ و دسته سوم روشنفکرانی که تحت تأثیر دیدگاههای پست مدرن بوده و با استفاده از روش هرمنوتیک به بسط اندیشههای خود پرداختهاند، مانند محمد مجتهد شبستری.
به نظر میرسد تلقی روشنفکران ایرانی از دنیای مدرن و نسبت سنتّهای ایرانی با این دنیا، تحت تأثیر فهم و تعریفی که از عقل مدرن داشتهاند را میتوان در سه گونه متفاوت دستهبندی نمود: بخشی از روشنفکران که تلقی ابزاری از عقل مدرن دارند، به نوعی پذیرش مطلق و تمجید دنیای مدرن و نفی سنّت روی میآورند، مانند ملکم خان؛ بخشی از روشنفکران که تلقی و فهمی دیالکتیکی از عقل مدرن دارند، به امکان جمع بین سنّت و مدرنیزم و دیالکتیک سنّت و مدرنیته روی میآورند، مانند بشیریه؛ و دسته سوم روشنفکران دینی که تحت تأثیر دیدگاههای پستمدرن بودهو با استفاده از روش هرمنوتیک (تفسیری) به بسط اندیشههای خود پرداختهاند، مانند محمد مجتهد شبستری.