Abstract:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر سبک زندگی، پذیرش و تعهد و شفقت بر خودکارآمدی پرهیز از مواد و کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد افیونی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعهآماری پژوهش شامل همه بیماران وابسته به مواد افیونی در مراکز اقامتی میان مدت ترک اعتیاد شهرستان نجف آباد در سال 1399 بود. از این بین 40 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکردند. ارزیابی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با دو مقیاس خودکارآمدی پرهیز از مواد و کیفیت زندگی صورت گرفت. دادهها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه شیوه درمان به طور معناداری باعث افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد شدند و این تفاوت در مرحله پیگیری سه ماهه نیز پابرجا بود، اما بر روی کیفیت زندگی تاثیر معناداری نداشتند. به علاوه، بین میزان اثربخشی سه شیوه درمان بر خودکارآمدی پرهیز از مواد و کیفیت زندگی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: مداخلات درمانی مذکور می توانند به عنوان روش های مؤثر به منظور افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد به کار گرفته شوند، اما هیچ کدام از این مداخلات، درمان انتخابی نیستند.
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of lifestyle-based therapy, acceptance and commitment, and compassion on substance abstinence self-efficacy and quality of life in opioid-dependent individuals. Method: The research method was semi-experimental with a pretest-posttest and follow-up design with a control group. The statistical population of the study included all opioid-dependent patients in the addiction treatment medium-term accommodation centers of Najaf Abad city in 2019. Among them, 40 people were selected by the convenient sampling method and randomly assigned to three experimental groups and one control group. The experimental groups were trained in eight 90-minute sessions and the control group did not receive any training during the treatment. The evaluation was performed in three stages: pretest, posttest, and three-month follow-up with two scales of substance abstinence self-efficacy and quality of life. The data were analyzed by repeated measure analysis of variance. Results: The results showed that all three methods of treatment significantly increased substance abstinence self-efficacy, and this difference still maintained at the three-month follow-up stage, but they had no significant impact on quality of life. In addition, no significant difference was observed between the effectiveness of three treatment methods on substance abstinence self-efficacy and quality of life. Conclusion: The aforementioned therapeutic interventions can be used as effective methods to increase substance abstinence self-efficacy, but none of these interventions is an elective treatment.
Machine summary:
Lai, Lim, Tang & Low Adami, Wikström & Tønnesen 5.
از آن جا که پژوهشـي که سـه روش درماني ذکر شـده را مقايسـه کند و نشـان دهد که کدام يک از مـداخلات ، بيشـــترين اثر را بر خودکـارآمـدي پرهيز از مواد و کيفيـت زنـدگي دارد، انجـام نشـده اسـت ؛ بنابراين در مطالعه حاضـر اين سـئوال بررسـي شـده اسـت که آيا بين اثربخشـي درمان مبتني بر ســبک زندگي آدلري، درمان مبتني بر پذيرش و تعهد و شــفقت درماني بر خودکارآمديپرهيز از مواد و کيفيت زندگي در افراد وابسته به مواد تفاوتي وجود دارد؟ روش ١٥٢ جامعه ، نمونه و روش نمونه گيري ١٥٢ اين مطـالعـه نيمـه آزمـايشـــي ـبا طرح پيش آزمون –پس آزمون ـبا گروه کنترل و دوره پيگيري (ســه ماهه ) بود.
روش اجرا ١٥٤ در اين مطالعه ، برنامه هاي درماني ســبک زندگي آدلري بر اســاس کتاب ارزيابي و درمان ١٥٤ ســبک زندگي اکســتين و کرن ١ (٢٠٠٨؛ ترجمه عليزاده ، يوســفي و کرمي، ١٣٨٩)، درمان مبتني بر پذيرش و تعهد بر اسـاس راهنماي درماني ايزدي و عابدي (١٣٩٤) و کتاب بزرگ اســتعاره هاي اکت اســتودارد و آفري (١٣٩٦) و شــفقت درماني براســاس ســاختار جلســات درماني راسـل کولتز (١٣٩٨) و برنامه درماني شـفقت به خود نف و گرمر٢ (١٣٩٨) براي هر گروه (به جز گروه کنترل ) به صـورت مجزا در طي ٨ جلسـه ٩٠ دقيقه اي به صـورت دو بار در هفتـه انجـام شـــد.