Abstract:
استاد مطهری بهعنوان یک فقیه اسلام شناس و فیلسوف صدرایی که از رهبران انقلاب اسلامی نیز به شمار میآمدند در
میان اندیشمندان و متفکران اسلامی، جایگاه خاصی دارند. بااینکه شهادت ایشان این فرصت را از علاقه مندان ایشان
گرفت تا استاد، اندیشههای سیاسی خود را به صورت منسجمی عرضه نماید ولی آثار ایشان منبعی غنی برای استخراج
اندیشههای سیاسی آن بزرگوار است. توسعه سیاسی مفهومی است که در پی تحولات پس از جنگ جهانی دوم با
استقلال کشورهای تحت استعمار از یک سو و نیز تهدیدات نظامهای سوسیالیستی بلوک شرق برای جهان سرمایه داری
غربی در خلال جنگ سرد از سوی دیگر، توسط جامعه شناسان و نظریه پردازان غربی و به ویژه نظریه پردازان آمریکایی،
به منظور ارائه راه حلی برای کشورهای تازه استقلال یافته و عقب مانده به منظور تغییر و دگرگونی مطرح گردید. همچنین
در نگاه ژرف و دقیق شهید مطهری، دین، انکارناپذیرترین جریان و کارآمدترین عامل در حیات فردی و اجتماعی است.
در این مقاله که بر اساس روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده است سعی میشود با مروری بر منابع کتابخانهای و آثار این
شهید گرانقدر، شاخصههای توسعه سیاسی از منظر ایشان بیان و بررسی گردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که آزادی و
مولفههای آن مانند آزادی بیان در ابراز عقاید، آزادی احزاب و انجمنها، آزادی در انتخابات، عدالت سیاسی،
مشارکت سیاسی گزینش سیاسی، امنیت سیاسی و... مهمترین شاخصهای توسعه سیاسی از منظر شهید مظهری میباشند.
Machine summary:
کليدواژه ها: توسعه سياسي، مطهري، آزادي، عدالت ، مشارکت ، امنيت 168 مقدمه شهيد مطهري از معدود پژوهشگران بزرگ اسلامي است که به گونه اي نظام مند در باب انديشه و ابعاد مختلف فلسفي، اجتماعي، متدولوژيک (روش شناخت ) ديني، فرهنگي و سياسي آن کار کرده و بنياني را گذاشته است که در آينده هم چنان راه گشاي دوست داران مباحث فلسفي انديشه اي جهان اسلام خواهد بود .
افزون بر اين ، آيت الله مطهري با نقد فلسفه ي اروپايي ازآن رو که لازمه احترام به حيثيت ذاتي انسان را احترام به خواسته ها، تمايلات ، پسندها و انتخاب ها ميداند؛ مثلا هر عقيده اي حتي اگر موهون ترين و سخيف ترين عقيده باشد محترم است ، بر اين نکته اذعان دارد که «آزادي را علاوه بر آزادي ديگران ، مصالح خود فرد و هم چنين مصالح اجتماعي ميتواند محدود کند؛ زيرا لازمه حق طبيعي و حيثيت ذاتي انسان لزوم احترام است ، اما لازمه و لزوم احترام کاري به کار او نداشتن نيست ، بلکه لازمه ي آن اين است که هر عملي که استعدادهاي طبيعي را رشد بدهد جايز بشماريم ».
محوريت قانون اساسي؛ مروري بر اصول مختلف قانون اساسي، نشان ميدهد که ازنظر تدوين کنندگان اين قانون و از ديدگاه مردمي که به آن رأي مثبت داده اند، اسلام به عنوان يک دين جامع و کارآمد، هم مبناي فکري وايماني نظام جمهوري اسلامي است وهم منبع ارزش هاي حاکم بر روابط اجتماعي، وهم شاخص و ملاک قوانين و مقررات سياسي، اقتصادي، اجتماعي؛ بنابراين اين توسعه است که معيار و ملاک يک قانون خوب را به جامعه نشان خواهد داد.