Abstract:
بیش از یک قرن است نظریههای گوناگونی در مورد تصویر سینمایی مطرح شده است. پندارگرایان، فهم جهان فیلمیک و دنیای پیرامون را متکی به ادراک و نحوۀ فعالیت ذهن شناساننده میدانند. واقعگرایان در تقابل و تعارض با آنها، بازآفرینی و بازنمایی را بازتابندۀ واقعیت خارجی و تحریفنشده قلمداد میکنند. نظرات آندره بازن سردمدار جریان واقعگرایی همواره با تردید و مخالفت مواجه بوده است و پندارگرایان از این جریان بهره برده و به تبیین نظرات مختلف حول بازنمایی سینمایی پرداختهاند. پدیدارشناسی که رویکردی بینارشتهای نیز دارد و میتوان در رأس آن از هوسرل نام برد، درک بازنمایی سینمایی را فرایندی شهودی و بیواسطه میداند و تأکیدش بر نیروی خیال، واکنش احساسی و بازنمایی ذهنی حضور تماشاگر در جهان فیلم است. سوبچاک پدیدارشناس عصر حاضر، فراتر رفته و معتقد است که فیلمها مانند انسانها میتوانند فرایندهای ذهنی همچون ادراک را درک کنند و فاعلیت آگاهانه دارند؛ پس باید با در نظر داشتن این ویژگیها مورد تحلیل قرار گیرند. پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناسی و با هدف مکاشفۀ نحوۀ ادراک تماشاگر از تجربۀ بازنمایی سینمایی انجام شده و مسئلۀ آن واکاوی و تفهیم نحوۀ ارتباط تماشاگر با پدیدۀ سینماست. روش تحقیق، کیفی و بر اساس مطالعات کتابخانهای و جمعآوری اطلاعات مکتوب و شفاهی است.
Idealists believe that understanding the filmic world and the world around it depends on the perception and the ways in which the mind of the audience work. Realists, in contrast, see re-creation and representation as a reflection of an external, undistorted reality. The views of Andre Bazin, the leader of the realist movement, have always been met with skepticism and opposition, and the idealists have taken advantage of this movement to explain different views on cinematic representations. In phenomenological theory in which Husserl plays a pivotal role, understanding representation is an intuitive and direct process. Phenomenologists emphasize subjectivity, the power of imagination in the representational experience, and the role that consciousness and awareness play in the independent existence of objects, whether imaginary or real. Their main emphasis is on analyzing the performance of the imaginative force, the emotional response, and the mental representation of the spectator's presence in the film's cosmos. Vivian Sobchack the phenomenologist of the present age, goes beyond this view and believes that films, like humans, can comprehend mental processes such as perception and have agential activity; therefore, they should be analyzed with these characteristics in mind. The present study adopts a phenomenological approach with the aim of revealing the viewer's perception of the cinematic representational experience. Hence, the research problem is to analyze and understand how the spectator communicates with the phenomenon of film and cinema. The research method is qualitative-interpretive.
Machine summary:
پديدارشناسي سينما نخســتين نمونه هــا از رويکــرد پديدارشــناختي بــه تحليــل فيلــم را مي تــوان در نوشــته هاي آنــدره بــازن و زيگفريــد کراکوئــر يافــت کــه بيشــترين تمرکــز را بــر جنبه هــاي پديــداري و ادراکــي تجربــۀ فيلــم ، داشــتند (٩ :٢٠١٣ Quiroga).
ويويـن سـابچک ٢ در اوايـل دهـۀ ١٩٩٠ ميــلادي بــه تأســي از انــدرو و آراي او، مقالــه اي در ايــن زمينــه نوشــت کــه در آن از «بي توجهــي عــام و نادانــي خــاص در مــورد پديدارشناســي » شــکايت داشــت ؛ امــا امــروزه ِ ِ بــه دليــل تلاش هــاي آگاهي بخــش انــدرو، ســابچک و ديگــر نظريه پــردازان ، پديدارشناســيـ بــه خصــوص گونــۀ وجــودي آن کــه بيشــتر بــا آراي فلســفي موريــس مرلوپونتــي ٣ شــناخته مي شـودـ ديگـر در حاشـيه نيسـت و بـه موضوعـي اصلـي و پراهميـت در ميـان نظريه هـاي ســينمايي تبديــل شــده اســت (١٥٩ :٢٠١٦ Yacavone).
پيشينۀ پژوهش احســان تهذيبــي (١٣٩٤) در پايان نامــۀ خــود بــا عنــوان «مقايســۀ نظريه هــاي نشانه شـناختي و پديدارشـناختي سـينما (و تحليـل چنـد فيلـم شـاخص از سـينماي ايـران بـر اسـاس ايـن نظريه هـا)»، بـه دو گرايـش مهـم و تأثيرگـذار در «نظريـۀ فيلـم » پرداختـه اسـت کــه بــر پايــۀ دو جنبــش بــزرگ فکــري در قــرن بيســتم شــکل گرفته انــد: نشانه شناســي و پديدارشناسـي .
بــراي رويکــرد صاحــب اثــر و زاويــۀ ديــد وي نيــز ارزش قائــل مي شــود؛ بديــن ترتيــب بــا رويکردهــاي شــکل گرايانه و سوررئاليســتي کــه سـبب تغييـر ماهيـت واقعيـت و بالطبـع فيلـم مي شـوند بـه مخالفـت برمي خيـزد؛ زيـرا قائـل اسـت کـه هنـر و شـکل هاي متنـوع آن بـه گونـۀ «پيشـيني » ذاتـي واقعيـت نيسـتند؛ بلکـه در رويکــرد بــه واقعيــت ، روشــمندي هايي انســاني هســتند (٢٦٠ :١٩٥٢ Balazs).
بـا نسـبت دادن پديـدٔە فيلـم بـه مفهـوم ِ ِ قصديــت ، هــر فريــم از فيلــم تبديــل بــه پنجــره اي مي شــود کــه رو بــه ادراک يــک موجــود ِ زنــدٔە تکنولوژيکــي بــاز شــده اســت .