Abstract:
در این پژوهش هدف کلی بررسی رابطه مخاطره پذیری بانکها، کفایت سرمایه و ترکیب مالکیت میباشد. میزان مخاطره پذیری مدیران عامل با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد طراحی شده بر مبنای مقیاس لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است. عملکرد مالی شرکتها نیز با استفاده از شاخصهای بازده مجموع داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام، رشد فروش و رشد سود خالص اندازهگیری شده است. تمایل به مخاطره پذیری و نحوه نگرش مدیران ارشد به ریسک بهعنوان یکی از ویژگیهای شخصیتی خاص، تعیینکننده رفتار ریسک پذیرانه و یا گریزانه ایشان به هنگام تصمیمگیری است؛ در چنین موقعیتی بهمنظور حفظ منافع سپردهگذاران ضوابطی از قبیل نسبت کفایت سرمایه در قانون لحاظ شده است. مطالعه حاضر به بررسی تاثیر کفایت سرمایه بر مخاطره پذیری بانکهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1392-1397 و بر اساس دادههای مربوط به 13 بانک خصوصی فعال در کشور میپردازد. بدین منظور، از دو شاخص ریسکپذیری شامل شاخص Z-score و شاخص Merton DD استفاده شده است. نتایج بهدستآمده از برآورد مدل رگرسیونی به روش دادههای تابلویی حاکی از آن است که بین اندازه و ریسکپذیری بانکها بر اساس شاخص Merton DD رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین نتایج تحقیق مبین این موضوع است که بین کفایت سرمایه و ریسکپذیری بانکها بر اساس شاخص Z-score رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد.
In this study, the general purpose is to investigate the relationship between banks' risk-taking, capital adequacy and ownership composition. The risk level of CEOs was assessed using a standard questionnaire designed based on the Likert scale. Corporate financial performance is also measured using indicators of total return on assets, return on equity, sales growth and net profit growth. The willingness of senior managers to take risks and the attitude to risk as a special personality trait determines their risk-taking or elusive behavior when making decisions; in such a situation, in order to protect the interests of depositors, criteria such as capital adequacy ratio are included in the law. The present study investigates the effect of capital adequacy on the risk-taking of banks listed on the Tehran Stock Exchange in the period 1392-1397 and based on data from 13 private banks operating in the country. For this purpose, two risk indicators including Z-score index and Merton DD index have been used. The results obtained from the estimation of the regression model using the panel data method indicate that there is a positive and significant relationship between the size and risk of banks based on the Merton DD index; the results also show that there is a positive and significant relationship between capital adequacy and banks' risk-taking based on the Z-score index.
Machine summary:
مطالعه حاضر به بررسي تأثير کفايت سرمايه بر مخاطره پذيري بانک هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زماني ١٣٩٢-١٣٩٧ و بر اساس داده هاي مربوط به ١٣ بانک خصوصي فعال در کشور ميپردازد.
تحقيقات داخلي صمديان باروق (١٣٩٧) در تحقيقي که باهدف بررسي تأثير مالکيت نهادي بر ريسک پذيري شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است به اين موضوع پرداخته است .
جامعه آماري اين پژوهش شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و ازنظر زماني شامل ٦ سال از ابتداي دوره مالي سال ١٣٨٨ تا ٢٩ اسفند سال ١٣٩٣ است .
نتايج حاصل از آزمون فرضيه هاي تحقيق نشان داد که بين مالکيت نهادي و ريسک پذيري شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد.
زمان نژاد و همکاران (١٣٩٥) در اين پژوهش به بررسي تأثير تنوع مالکيت سهامداران بر ريسک پذيري بانک هاي خصوصي کشور طي دوره زماني ٧ ساله از سال ١٣٨٦ تا ١٣٩٢ پرداخته شده است .
نتايج تحقيق مبين اين موضوع است که بين کفايت سرمايه و مخاطره پذيري بانک ها بر اساس شاخص Z-score رابطه ي مثبت و معناداري وجود دارد.
نتايج تحقيق مبين اين موضوع است که بين اندازه و مخاطره پذيري بانک ها بر اساس شاخص Merton DD رابطه ي مثبت و معناداري وجود دارد.
نتايج تحقيق مبين اين موضوع است که بين کفايت سرمايه و ريسک پذيري بانک ها بر اساس شاخص Merton DD رابطه ي مثبت و معناداري وجود ندارد.