Abstract:
دو رویکرد کلی در باب اعتبار شهادت زنان و لزوم یا عدم لزوم شرط رجولیّت در شهادت قابل طرح است. گروهی بر این عقیدهاند که شهادت به عنوان ادله اثبات موضوعیت دارد و لذا ادله اثبات را محدود به نصوص میدانند. مطابق نظر این گروه اصل بر حجیّت شهادت مردان است و در مواردی که شهادت زنان مورد پذیرش واقع شده است، آیه، روایت و به عبارت دیگر دلیلی خاص بر آن وجود دارد. اما در مقابل، گروهی شهادت زنان را به صورت مطلق مورد پذیرش قرار دادهاند و تمایزی در میزان اعتبار آن در مقایسه با شهادت مردان قائل نشدهاند. این گروه از فقها بدین نحو استدلال کردهاند که شهادت راهی جهت اثبات حق است و چنانچه شهادت زنان بتواند حقی را اثبات کند و ما را به حقیقت برساند میتواند مورد پذیرش قرار گیرد. در این پژوهش دلایل این دو گروه و رویکرد قوانین و مقررات در باب این مسئله مورد بررسی قرار میگیرد.
Machine summary:
مطابق نظر اين گروه اصل بر حجّيت شهادت مردان است و در مواردي که شهادت زنان مورد پذيرش واقع شده است ، آيه ، روايت و به عبارت ديگر دليلي خاص بر آن وجود دارد.
مطابق نظر اين گروه از فقها اصل بر حجيّت شهادت مردان است و در مواردي که شهادت زنان مورد پذيرش واقع شده است ، آيه ، روايت و به عبارت ديگر دليلي خاص بر آن وجود دارد.
آيت الله العظمي مکارم شيرازي بيان مي دارد : « اصل در بيّنه اين است که دو مرد عادل باشند، بنابراين شهادت زن ها و اخبار آن ها جز در مواردي که دليل خاص بر آن ها وارد شده ، مورد قبول واقع نمي شود.
» (فاضل لنکراني، ١٣٨٣) بنابراين مطابق نظر اين گروه اين فقها و صاحب نظران ، اصل بر پذيرش و حجيّت شهادت مردان است و شهادت زنان صرفاً در مواردي مورد پذيرش و اعتناء خواهد بود که دليل خاص بر آن وجود داشته باشد.
بر همين اساس شهادت زنان نيز به صورت مطلق ، حجيّت خواهد داشت و در مواردي که صرفاً شهادت مردان مورد پذيرش قرار گرفته است ، دليل و نص خاص وجود دارد.
بنابراين به نظر مي رسد ديدگاه فقهايي که قائل به شرط رجولِّيت شده اند قابل رد بوده و بايد گفت اصل بر برابر بودن زن و مرد در شهادت است و در مواردي که شهادت زنان مورد پذيرش قرار نگرفته است نص خاص وجود دارد.