Abstract:
مسئلۀ تبیین پیوند نفس و بدن از دیرباز در کانون ژرفاندیشی اندیشمندان بوده است. آنها برای ایضاح این پیوند از تشبیهات و تمثیلات گوناگونی بهره بردهاند. هریک از این تشبیهات معقول به محسوس بر مبانی و بنیانهای فلسفی خاصی استوار شدهاند. بر پایۀ جستجوی صورتگرفته و در پرتو روش تحلیلی، هشتگونه تشبیه اصلی پیرامون رابطۀ نفس و بدن استخراج شده: رابطۀ تدبیر و تصرف، رابطۀ سریان جسم لطیف در جسم کثیف، رابطۀ اصل و فرع، رابطۀ استعمال و استخدام، رابطۀ حالّ و محلّ، رابطۀ مبتنی بر شوق و عشق، رابطۀ تجلی و ظهور، رابطۀ معنا و لفظ. این پژوهش در پی آن است تا تشبیهات و دیدگاههای اصلی در باب پیوند میان نفس و بدن را گونهشناسی کرده، بنیانها و پیشفرضهای نهفته در پس هریک را تحلیل نموده و پیامدها و لوازم آنها را برجسته سازد. دیدگاه برگزیده بهخاطر وجود مرجحات زبانشناختی از میان هشت دیدگاه مطرح، نظریۀ «لفظ و معنا» میباشد.
The problem of accounting for the relation between soul and body was for long a focus of intellectuals. To clarify the relation, a host of analogies were used. Each of these analogies of the intellectual to the sensory were grounded in certain philosophical foundations. Based on our survey and in light of the analytic method, eight types of analogy for the soul-body relation were extracted: the relation of management and manipulation; that of a fine body running in a coarse body; that of the origin and branches; that of deployment and utilization; that of immanence; a relation based on passion and love; the relation of manifestation; the relation of meaning and word. This research aims to provide a typology of the analogies for the soul-body relation, analyze the grounds and assumptions underlying each, and highlight their implications and consequences. The espoused view is that of “word and meaning” because of its linguistic advantages.
Machine summary:
همچنین اینکه فلاسفه برای تبیین پیوند میان نفس و بدن به تشبیهاتی استناد میجویند، بدان معنا نیست که این تشبیه جایگزین برهان و دلیل عقلی شده است؛ بلکه پس از اقامۀ برهان برای تثبیت مدعای خود و برای سهولت در آموزش به آن تشبیهات و تمثیلات استناد میجویند.
در لابهلای آثار مکتوب فلسفی بهطور پراکنده تمثیلاتی برای بیان رابطۀ نفس و بدن دیده میشود؛ اما اینکه از منظر بیرونی و با رویکردی تحلیلی مبانی و مفروضات نفسشناسی هریک از این تشبیهات برجسته شود و هر تشبیه در ذیل نظریهای خاص مندرج گردد و پیامدهای هر یک جداگانه بررسی شود، از امتیازات این پژوهش میباشد.
به بیان دیگر، روح مجرد، قائم به ذات خود و در بقاء و قوام خود نیازی به بدن ندارد؛ ابن سینا در این باره میگوید: «پیوند میان نفس و بدن از سنخ فرورفتن و انطباع نفس در بدن نیست؛ بلکه رابطۀ آن دو عبارت است از رابطۀ اشتغال نفس به بدن، بهگونهای که نفس از طریق بدن آگاهی مییابد و متقابلًا بدن از نفس منفعل شده و تأثیر میپذیرد.
). Tehran: Scientific and Cultural Company Publications.
). Tehran: Cultural Research Institute.
). Tehran: Institute of Research and Cultural Studies.
[In Arabic] Research Article A Pathology of the Components of Humanistic Secularism in the Religious Thought Mohammad Sadeq Yousofi Moqaddam 1 Morteza Gharasban#$$001 > Received: 04/09/2021 Accepted: 29/07/ > Abst > Humanism puts humans at the center of its reflections and gives primacy to the human development and flourishing.