Abstract:
طرحوارهها تصویرهای ذهنی انسان از تجربیات خاصّ بدنمند او هستند که سبب درک مفاهیم انتزاعی میشوند. پژوهش حاضر با هدف معرّفی مفهوم طرحوارههای حرکتی، بر آن است نقش طرحوارههای مورد نظر را در انتقال مضامین شعر فروغ فرّخزاد مشخّص سازد. اهمیت انجام پژوهشهایی از این دست، استفاده از نظریههای مطرح زبانشناسی در مطالعات ادبی است. پژوهش درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که در اشعار فروغ چه مفاهیمی از طریق طرحوارههای حرکتی امکان وقوع یافتهاند. دادههای پژوهش به روش اسنادی از مجموعة اشعار فروغ فرّخزاد گردآوری شده و به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد طرحوارههای حرکتی در شعر فروغ فرّخزاد به مضامین «تنهایی»، «ناامیدی و اندوه»، «اجتناب و پرهیز از گناه»، «توصیف عشق زمینی و مادّی»، «میل به نوجویی و تکاپو»، «توصیف کجرویها و ناهنجاریهای اجتماعی»، «یادآوری و از یاد بردن گذشته» و «مرگاندیشی» دلالت میکنند.
Schemata are mental images taken from one's embodied experiments and based on which concepts are abstracted. The present article aims at introducing movement schema in Forough Farrokhzad's poems. Meanwhile, it tries to Specify the role such schemas in conveying the themes of the poet’s poetry. The application of theoretical linguistics issues in literary criticism makes such research significant. The body of the data has been gathered by attributive method. Then the data has been studied with descriptive-analytical method. The findings of the research revealed that movement schema in Forough Farrokhzad’s poems convey some meanings such as 'loneliness', 'frustration', 'refusing guilt', 'description of love' and 'desire for change', 'description of social deviations and anomalies' remembering and forgetting the past' and 'thinking about death'.
Machine summary:
نويسندگان با استفاده از روش آماري نشان داده اند که در سه دفتر پيش گفته ، استعارة فضامدار، طرح واره هاي حجمي و قدرتي به نسبت از نوسان زيادي برخوردار نيستند؛ اما با گذشت زمان و به دليل پختگي روح شاعر و نازک شدن پوستۀ احساس او، سير صعودي يافته اند که موجب نگاهي خاص به اطراف ميشود و حجم و حرکت به پديده هاي انتزاعي ميبخشد تا در ضمير خود راحت تر بتواند با آن ها ارتباط برقرار کند.
او براي تبيين چنين رويکردي، به ماهيت و عملکرد ساختارهاي تصوير- طرح واره اي ٣ معنا توجه کرد و اين امر را صرفا از راه بررسي روشي که طي آن ، انسان در تعاملات ادراکي و 4 حرکت هاي جسمي خود، ساختارهاي طرح واره اي را خلق ميکند، امکان پذير ميدانست ؛ زيرا معتقد بود توليد ساختارهاي طرح واره اي منجر به درک، تجربه و استدلال کردن دربارة جهان پيرامون ميشود؛ يعني بيان جملۀ «الف شبيه ب است »، نمونه اي است از تجربۀ جسمي انسان که دو پديده را مرتبط و هم تراز با يکديگر تلقي ميکند.
٥. تحليل داده ها پژوهش پيش رو تلاشي است براي بررسي طرح واره هاي حرکتي در اشعار فرو?
طرح واره هاي حرکتي بيانگر مضامين تنهايي، نااميدي و اندوه ، اجتناب و پرهيز از گناه ، توصيف عشق زميني و مادي، ميل به نوجويي و تکاپو، توصيف کج رويها و ناهنجاريهاي اجتماعي، يادآوري و از ياد بردن گذشته و مرگانديشي است .