Abstract:
در نظریهپردازیهای آخرتشناسانهی ابنعربی، بهرهگیری از تمهیدات بیانیِ ناآشکار اما مؤثر در بازروایت برخی از مفاهیم و گزارههای دینیِ مطابق با پیشفرضهای عرفانی او، به ساختشکنیِ برخی مفاهیم مهم ایدئولوژیک منجر میشود. بررسی قاعدهمند اینگونه تمهیداتِ بیانی در متون کلاسیک عرفانی، روش نقادانهی نوینی است که سویههای ناخودآگاه این متون و چگونگی کاربرد آنها را برای مخاطب روشن میسازد. برایناساس پژوهش حاضر میکوشد با پرداختن به تمهیدات بیانی و رواییِ بهکاررفته در فرضیههای آخرتشناختی ابنعربی، نقش آنها در باورپذیری مدعیات ابنعربی و اقناع مخاطبان وی را بررسی کند. نتیجهی بررسیها نشان داد که ابنعربی در تبیین آرای آخرتشناسانهی خود، معنا و کاربردواژهها،تعابیر و گزارهها را متناسب با نظام اندیشگانی خود تغییر داده و با مسخ واژگان و مفاهیم کلیدی و استحالهی مفهومی آنها، موجب دگرسانی در هویت معنایی آنها شده است. وی از طریق غیریتسازی نشانههای مشترک، به شیوهای ساختارشکنانه، ظرفیتهای معنایی جدیدی را در واژگان و مفاهیم ایجاد کرده و روایتی نو از ایدئولوژیهای رایج دینی درباب آموزههای آخرتشناسانه ارائه داده است. بررسی این تمهیدات بیانی اگرچه در بازنمایی اضلاع ناخودآگاه فرضیهی ابنعربی و نظام تثبیتشدهی مفاهیم آن مؤثر است، بیش از هر چیزی میتواند موجب کاهش اعتبار فرضیهی وی در برابر فرضیههای رقیب باشد. هدف این پژوهش بررسی کارکرد تمهیدات بیانیِ ابنعربی در فرضیههای آخرتشناسانهی اوست که بهشیوهی توصیفیـتحلیلی صورت گرفته است.
In Ibn al-‘Arabi's eschatological theories, the employment of obscure but effective expressive preparations in the narration of some religious concepts and propositions following his mystical presuppositions leads to the deconstruction of some important Ideological concepts. The systematic examination of these expressive preparations in the classic mystical texts is a new critical method that clarifies the unconscious aspects of these texts, and how they are applied. Accordingly, The present study attempts to show the effect of expressive and rhetorical preparations used in Ibn al-‘Arabi's eschatological hypotheses on the credibility of his claims and the persuasion of his readers. The result of this study showed that Ibn al-‘Arabi, in explaining his eschatological views, has changed the meaning and function of words, phrases, and propositions according to his system of thought; and by the metamorphosis of words and transmutation of their concepts, he has altered their semantic identity. Ibn al-‘Arabi, by antagonizing common signs, in a deconstructive way, creates new semantic capacities in words and concepts and presents a new narrative of common religious ideologies about the Islamic Eschatological teachings. The study of these expressive preparations is effective in representing the unconscious aspects of Ibn al-‘Arabi's hypothesis and its established concepts, But this study can further reduce the validity of his hypothesis against opposite hypotheses. The purpose of this study is to investigate the function of Ibn al-‘Arabi's expressive preparations in his Eschatological hypotheses, which has been done by descriptive and analytical methods.
Machine summary:
نتيجه ي بررسيها نشان داد که ابن عربي در تبيين آراي آخرت شناسانه ي خود، معنا و کاربرد واژه ها، تعابير و گزاره ها را متناسب با نظام انديشگاني خود تغيير داده و با مسخ واژگان و مفاهيم کليدي و استحاله ي مفهومي آن ها، موجب دگرساني در هويت معنايي آن ها شده است .
٢. پيشينه ي تحقيق درباره ي بازنمايي تمهيدات بياني و واژگاني در تئوريپردازيهاي آخرت شناسانه ي ابن عربي، تاکنون پژوهش مستقلي صورت نگرفته است ؛ بيشترين پژوهش ها در حوزه ي مطالعات ابن عربيپژوهي، به سويه هاي تئولوژيک فرضيه ي وي درباب «گسست و فروکش دوزخ » معطوف بوده و مقالات متعددي دراين باب نوشته شده است ، ازجمله : مقاله ي «عذاب دائم از ديدگاه ابن عربي» از ابراهيمي (١٣٧٦)، مقاله ي «کيفيت و حدود عذاب اخروي در نگرش عرفاني ابن عربي» از نويسنده ي مقاله ي پيش رو (١٣٩١)، مقاله ي «خلود در عذاب از ديدگاه ملاصدرا و ابن عربي» از حيدريفرد و فرقاني (١٣٩٢) و مقاله ي «بررسي و تحليل نظريه ي ابن عربي در نفي جاودانگي عذاب دوزخيان » از بطحائي گلپايگاني (١٣٩٢).
ابن عربي در روند مسخ مفاهيم آخرت شناسانه ، پس از آنکه معناي دوزخ و عذاب را عقيم ساخته و به امري گوارا و لذت بخش مبدّل ميکند، با ايجاد گسست ماهيتي ميان دو مفهوم عذاب و آتش ، پايندگي عذاب را نفي کرده و پايندگي آتش را جايگزين آن ميکند، اما فرضيه هاي رقيب ، گزاره هاي ديني ترديدناپذيري را پيش روي او مينهد که آشکارا مدعاي او دراين باب را پس ميزنند.
Ibn al-‘Arabī, Muḥyī al-Dīn, (1370 AH), Fusus al-hikam, corrected by Abu al-'Ala Afifi, second edition, Tehran: Al-Zahra.