Abstract:
پیشرفت علم و توسعه اسباب آرامش و رفاه نتوانسته بر میل فطری و گرایش به معنویت و در راس آن خداجویی سرپوش بگذارد. در کمتر از دو دهه گذشته بازار تفکراتی نو در قالب عرفان های نوظهور بشدت گرم شده است و هر از گاهی در گوشه ای از دنیا نامی نو و عنوانی جدید ظهور می کند که هر کدام روشی را سرلوحه رفتار خداجویانه خود قرار می دهد که بدون توجه به خواستگاه آن عرفان، در بین سایر افراد جامعه بشری گسترش یافته است که هر کدام با توجه به تنوع سلیقه ها ی انسان دوران ما نسخه جذابی تجویز می کند. در این بین گروهی از این عرفان ها کمتر و گروهی بیشتر با اقبال عمومی مواجه شده است. نمونه ای از این عرفان ها، عرفان اشو است که در مشرق زمین طلوع کرد و در آمریکا رشد و توسعه یافت که با پذیرش گروهی کثیر از افراد بالاخص جوانان رو به رو شد. اشو با تکیه بر عشق و بی بند و باری جنسی، راه رسیدن به آرامش به رهپویانش می نمایاند. این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی و نقادی به بررسی عرفان اشو و تطبیق آن برآموزه های اسلامی و به صورت دقیق تر نهج البلاغه پرداخته است. در این مقاله سعی شده است در گام اول، نظام فکری و پیام های عمده این جریان عرفانی جمع بندی شود و در ذیل هر کدام از عناوین نقاط غیرقابل دفاع در مبانی یا نتایج سوء فردی و اجتماعی آموزه های برای مخاطبین تبیین گردد. تاکنون کتاب خاصی با تاکید بر این عرفان چاپ نشده است کتاب جریان شناسی عرفان های نوظهور نوشته حمیدرضا مظاهری سیف و کژراهه که جمع آوری شده توسط گروهی از محققان است به صورت کلی وگذرا انواع عرفان های نوظهور را نقد کرده است و مقالات در این مورد انگشت شمارند، از آن جا که کتب اشو براحتی و رایگان در اختیار عموم قرار گرفته است و از طرفی فرهنگ ایرانی اسلامی ایران غنی از عرفان و تفکرات مبتنی بر اسلام است، شایسته است که نقد و بررسی در این مورد بیشتر مورد توجه قرار گیرد. نهج البلاغه که به حق اخ القران نام گرفته است سرشار از مضامین عرفانی و اخلاقی است که باید بیشتر از پیش بر آن تاکید شود تا بتوان راه درست را به رهپویان تشنه معرفت نمایاند.
Machine summary:
عرفان اسلامی بهترین راه را برای رسیدن به خدا معرفی می کند در نزد مسلمانان حضرت علی (علیه السلام) «امام العارفین» است.
وقتی اُشو مذهب را شخصی می داند مناسکی نیاز نیست تنها آن چه می ماند هوس و لذت طلبی به نام عشق است، ولی در حقیقت هیچ سنخیتی با معنای عشق واقعی که انسان را به خدا می رساند، ندارد.
نقد عرفان اُشو در موضوع عشق «سیری که انسان از خلق به سوی خالق می کند، این امر اساساً قطع نظر از هر فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است که انجام ندادن آن، در روح بشر ایجاد عدم تعادل می کند و امکان ندارد انسانی کامل شود بدون عبادت و پرستش».
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ،(نهج البلاغه، خطبه 474)؛ مجاهدی که در راه خدا شهید می شود، اجرش بیشتر از کسی نیست که قادر به گناه است، ولی مرتکب گناه نمی شود، نزدیک است که شخص عفیف ملکی از ملائکه باشد».
از ابزارهای شناخت انسان قوای پنجگانه است که نمی توان با آنها خداوند را تصور کرد و یا مثل و مانندی برای ان برشمرد، ولی این بدان معنا نیست که خدا انکار شود، بلکه باید با بهره گیری از حواس، خدا را از روی صفات و یا مخلوقاتش شناخت.