Abstract:
شیخ احمد احسایی (م 1241ق) در کنار عالم مجردات (ملکوت) و مادیات (ملک)، عالم دیگری به نام «عالم هورقلیا» قائل است. او مبتنی بر همین دیدگاه کلامی، نظریۀ «هورقلیایی بودن بدن اخروی» انسان را مطرح کرد و به تبیین «معاد جسمانی» پرداخت. احسایی طبق مبنای خود برای انسان دو جسم و دو جسد قائل است؛ جسد عنصری متشکل از اعراض دنیوی و جسد هورقلیایی که پیش از مرگ در باطن جسد اول نهفته است و با زوال آن باقی میماند. این جسد از نظر احسایی، همان طینتی است که انسان از آن آفریده شده و در روایات بازتاب فراوان دارد. جسم لطیفی که حامل روح در عالم برزخ تا نفخ صور اول است و جسم لطیف هورقلیایی که قبل از مرگ در دل جسم اول نهفته بوده و پس از مرگ بهصورت مستدیر باقی میماند و در قیامت محشور میشود. بدن اخروی که متشکل از جسم دوم و جسد دوم است، همان بدن دنیایی است، با این تفاوت که بدن دنیایی کثیف و متراکم است، ولی بدن اخروی تصفیه شده و لطیف است. وی از همینجا نتیجه میگیرد که به معاد جسمانی برخاسته از متن شریعت اسلامی معتقد است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، جوابی برای این سوال اصلی فراهم کرده که «احسایی، معاد جسمانی را چگونه با نظریۀ هورقلیایی بودن جسم اخروی، تبیین و اثبات میکند».
Sheikh Ahmad Ahsai (1 4 2 1AH) believes in another world called
"Horqaliya world" in addition to the world of abstracts (malkut) and
material things (mulk). Based on this theological viewpoint, he put
forward the theory of "Horaclian being of the afterlife body" of man
and explained "physical resurrection". According to its basis, Ehsai
considers two bodies and two corpses for humans; An elemental
body consisting of worldly symptoms and a Horacleian body that
lies inside the first body before death and remains with its decay.
From the Ehsai,s viewpoint, this body is the same body that man is
created from and has many reflections in the traditions. The subtle
body that carries the soul in the world of purgatory until the
swelling of the first form, and the subtle body of the Horacleian that
was hidden in the heart of the first body before death, and after
death remains in a circular form and will be to be crowded in the
resurrection. The afterlife body, which consists of the second body
and the second corpses, is the same as the worldly body, with the
difference that the worldly body is dirty and dense, but the afterlife
body is refined and delicate. From here, he concludes that he
believes in physical resurrection based on the text of Islamic law.
This research has provided an answer to this main question with
descriptive analytical method: "How does Ehsai explain and prove
physical resurrection with the Horacleian theory of the afterlife.
Machine summary:
هدف این مقاله، مطالعۀ انتقادی دیدگاه شیخ احمد احسایی دربارۀ معاد جسمانی، با استفاده از آثار خود او با فراهم شدن پاسخ این پرسشها است: جسم انسان از نظر احسایی، چه تطور و چه سرانجامی دارد؟ معنای واقعی هورقلیا که از کلیدواژههای نظریه شیخ است، چیست و این عالم در کجا موقعیت دارد؟ معنا و حقیقت جسم هورقلیایی انسان چیست؟ آیا بین جسم و طینت انسان ارتباطی است؟ احسایی برای اثبات دیدگاه خود چه دلایل عقلی یا نقلی اقامه کرده است؟ شیخ احمد احسایی احمد بن زین الدین (1166_1241 ق.
معاد جسمانی در تلقی عام وجود یافتن بار دوم «تمام اجسام» و بازگرداندن آنها پس از مرگ و متفرق شدن است؛ (حلّی، 1365: 52) اما در تلقی خاص مراد از معاد جسمانی، اعاده و ارجاع «بدن انسان» بعد از خرابی با همان هیئت دنیوی در روز قیامت است و اعتقاد به جزئیات آن بیش از آنچه قرآن به صورت اجمال ذکر کرده و در پی آن از حساب، صراط، میزان، بهشت و جهنم و ثواب و عقاب سخن گفته است، ضروری نیست.
(ابنسینا، 1404: 3/ 423) تبیین دیدگاه احسایی اصل دیدگاه شیخ این است که «بدن اصلی که حامل واقعی روح است، بعد از تصفیه شدن از عناصر دنیوی با ماهیت هورقلیایی، در آخرت محشور میشود»؛ اما با بررسی آثار شیخ احمد احسایی، از او دو نوع نگاه به معاد جسمانی برداشت میشود که گویا مربوط به دو مقطع از زندگی علمی و پرمسافرت او است: نگاه اول: در برخی آثارش که گویی متعلق به مقطع اول زندگی او تا قبل از سفر به قزوین است، همان تلقی عام برگرفته از قرآن و احادیث را بدون شرح و توضیح متفاوت، بیان کرده و هیچ حرفی از نوع جسم یا جسد محشور شده نمیزند.