Abstract:
با توجه به ارائه مولفههای تشکیلدهنده سازه «امید» توسط اسنایدر در بافت غیرایرانی ـ اسلامی، هدف این پژوهش ترمیم و تکمیل الگوی «امید» اسنایدر در جوامع شیعی ایرانی براساس نظریه زمینهای است. با توجه به هدف، رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای انتخاب شد. بدین منظور 37 جوان شیعه با روش «نمونهگیری هدفمند» و «گلوله برفی» انتخاب و با آنها مصاحبه کیفی نیمهساختاریافته صورت گرفت و مصاحبهها تا دستیابی به اشباع دادهها ادامه یافت. یافتههای پژوهش نشان میدهد سازه «امید» در جوان شیعه، چهار مولفه اصلی و بیست زیرمولفه دارد: 1. هدفگذاری الهی و شفاف (هدف زندگی: رضای الهی و سعادت اخروی، توجه به اهمیت و پیامدهای اهداف، تعیین اهداف عینی و شفاف، تعیین اهداف چالشی و واقعبینانه، تعیین اهداف گام به گام، تعیین اهداف گرایشی و ایجابی، فرایندگرایی بهجای نتیجهگرایی)؛ 2. انگیزش درونی (احساس نیاز «روانشناختی ـ معنوی»، علاقه به هدف، الگوگیری، سازگاری و انعطافپذیری)؛ 3. نگرش مثبت (مثبتنگری نسبت به آینده، احساس توانمندی، امید متعالی)؛ 4. تدبیر (مهارت حل مسئله، جلب حمایت اجتماعی، یاری گرفتن از امور الهی، برنامهریزی، مقابله با موانع، تلاش). سازه «امید» جوان مسلمان شیعه براساس «نظریه زمینهای»، در مقایسه با سازه «امید» اسنایدر و سازه «امید» براساس منابع اسلامی خلیلیان، اجزای کاملتری دارد. بنابراین نتایج این پژوهش بستر مناسبتری برای تدوین پرسشنامه امید بومی و همچنین تدوین برنامههای آموزش روانی ـ معنوی امید فراهم کرده است.
Considering Snyder's presentation of the constituent components of "hope" construct in non-Iranian-Islamic context, the aim of this research is to restore and complete Snyder's "hope" model in Iranian Shiite communities based on the grounded theory. To this purpose, the qualitative approach and grounded method were chosen. 37 Shia youths were selected by "purposive sampling" and "snowball" methods, and semi-structured qualitative interviews were conducted with them. The interviews continued until data saturation was reached. The findings of the research show that the construct of "hope" in Shiite youth has four main components and twenty sub-components: 1. Divine and clear goal setting (the purpose of life: the pleasure of Allah and happiness in the hereafter, paying attention to the importance and results of goals, setting objective and clear goals, setting challenging and realistic goals, setting goals step by step, setting inclination-oriented and positive goals, process approach rather than product approach); 2. Internal motivation (feeling a "psychological-spiritual" need, interest in the goal, modeling, adaptability and flexibility); 3. Positive attitude (positivity towards the future, feeling empowered, lofty hope); 4. Resourcefulness (problem solving skills, getting social support, getting help from divine issues, planning, dealing with obstacles, effort). Compared with Snyder's "hope" construct and Khaliliyan’s "hope" construct based on Islamic sources, the construct of "hope" in young Shiite Muslims based on "grounded theory" has more complete components. Therefore, the results of this research have provided a more suitable ground for the development of a local hope questionnaire and also for the development of psychological and spiritual training programs on hope.
Machine summary:
الگوی اميد، پژوهش کيفي، مسلمان، شيعه مقدمه مطالعات روانشناسي مثبت بر بررسي عوامل سلامت و حفاظتکننده (Protective factor) همچون خوشبيني (Optimism)، نوعدوستي (Altruistic) و اميد (Hope) تأکيد دارد (داينر، سليگمن، چوي و ايشي، 2018).
از نگاه اسنايدر، اميد تنها در لحظات تاريک زندگي بهصورت يک هيجان منفعل به کار نميرود، بلکه فرايندي است که بهوسيله آن افراد تعيين اهداف کرده و به خلق راهکار براي رسيدن به آن اهداف ميپردازند.
با توجه به تحقيقات بسيار صورتگرفته که نشان ميدهد معنويت و دينداري بر افزايش اميد تأثير زيادي دارد (مانند بناب و همکاران، 2010؛ مصلينژاد و همکاران، 2013؛ اوتاوياني، 2014؛ ملو، 2016؛ جتر، 2016؛ سوزا و همکاران، 2017؛ بزرا و همکاران، 2018؛ يگانه، 1392؛ مرصعي و آقاجاني، 1393)، همچنين ازآنجاكه توجه به بافت فرهنگي مراجع، اثربخشي درمان را افزايش ميدهد (پروچاسکا و نورکراس، ۱۳۹۵، ص680)، اين پژوهش در پي ترميم و تکميل الگوی «اميد» اسنايدر در جوانان شيعي ايراني بر اساس «نظريه زمينهاي» (Grounded Theory) است.
جلب حمايت اجتماعي (Social support): برداشت افراد شرکتکننده در پژوهش اين بود که مشورت با متخصصان و استادان، داشتن همراه پرانرژي و همچنين کار گروهي از ويژگيهاي افراد اميدوار است.
ريزمؤلفه تعيين اهداف چالشي و واقعبينانه از نگاه اسنايدر به اين معنا آمده است که هدف دور از دسترس موجب ميشود فرد قدري که تلاش ميکند، احساس پيشرفت نداشته باشد و هدف را رها سازد.
ريزمؤلفه اول آن «احساس نياز» به اين معناست که احساس هرگونه نياز روانشناختي و معنوي منجر به ايجاد انگيزش دروني در فرد در طول مسير براي رسيدن به هدف ميشود (ريو، ۱۳۹۵، ص 211).