Abstract:
هجوم داعش به خاک عراق بهرغم اینکه تهدید بزرگی به شمار میرفت با دوراندیشی و درایت مرجعیت نجف به فرصتی بینظیر در ساختار نظامی ـ امنیتی عراق در راستای ایجاد امنیت مردمپایه تبدیل گردید و درواقع اثبات نمود که قدرتهای بزرگ و اشغالگران تنها درصدد مدیریت اوضاع برای تأمین منافع خود هستند، نه تأمین امنیت مردم منطقه. بنابراین امنیت مردمپایهای باید شکل میگرفت تا ادعای کاذب مدعیان را نقش بر آب کند؛ امنیتی که درواقع دو محور عمده فعالیت آن، حضور دو عنصر دین و مردم در ساختار آن (بهمثابه ویژگیهای عقیدتی ـ مردمی) است. اکنون حشدالشعبی در عراق با الگوگیری از این قاعده، توانسته است تأثیر بهسزایی در از میان بردن ناامنیها و جبران ناکارآمدیها و اشتباهات اشغالگران در عراق داشته باشد. در حال حاضر میتوان ادعا کرد که حشدالشعبی بهمثابه ساختاری عقیدتی ـ مردمی که با الگوگیری از بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران تکوین و تشکیل گردید، درواقع خلأ ناشی از «ناکارآمدی ساختار چینششده از سوی اشغالگران در دوره پساصدام» را پر کرده و تبدیل به نیرویی ذاتی و کارآمد در عرصه امنیتآفرینی برای جامعه و حکومت در عراق گردیده است؛ ازاینرو، نیروی حشدالشعبی را میتوان بهعنوان نوظهورترین نیروی نظامی، مردمی و عقیدتی در عراق دانست که در حال ایفای کارکردهای مهم و نقشی کانونی در تحولات نظامی و امنیتی این کشور بهخصوص در جنگ با داعش است. پژوهش حاضر در پی تبیین این مهم است که تکیه بر مردم در عرصههای نظامی ـ امنیتی، همواره کارسازتر از وابستگی نظامی به قدرتهای بزرگ بیگانه بوده و از همین رو، حشدالشعبی، بهرغم برخی چالشها، واجد دستاوردهای بزرگی در صحنه نظامی ـ امنیتی بوده است؛ بهگونهای که ناکارآمدی توافقنامه نظامیـ امنیتی میان واشنگتن و بغداد را بیشازپیش نمایان ساخت و نگاهها را به سمت «ایجاد امنیت بر پایههای عقیدتی و مردمی» سوق داد.
Machine summary:
در حال حاضر مـي تـوان ادعـا کـرد کـه حشدالشـعبي به مثابـه ساختاري عقيدتي ـ مردمي که با الگوگيري از بسيج در نظام جمهوري اسلامي ايران تکوين و تشکيل گرديد، درواقـع خلـأ ناشي از «ناکارآمدي ساختار چينش شده از سوي اشغالگران در دوره پساصـدام » را پـر کـرده و تبـديل بـه نيرويـي ذاتـي و کارآمد در عرصه امنيت آفريني براي جامعه و حکومت در عراق گرديده است ؛ ازايـن رو، نيـروي حشدالشـعبي را مـيتـوان به عنوان نوظهورترين نيروي نظامي، مردمي و عقيدتي در عراق دانست که در حال ايفاي کارکردهاي مهم و نقشـي کـانوني در تحولات نظامي و امنيتي اين کشور به خصوص در جنگ با داعش است .
پژوهش حاضر در پي پاسخ به اين پرسش است که «با توجه به ناکامي قدرت هاي بـزرگ در تأمين امنيت ، نقش و جايگـاه حشدالشـعبي در امنيـت آفريني در عـراق چگونـه و بـا چـه مؤلفه هايي بوده است ؟» بر اين اساس ، فرضيه اصلي اين پژوهش درواقع با توجه به سؤال مطرح شده بـر ايـن مبنـا قرار گرفته که تشکيل نيرويي با عنوان حشدالشعبي در ايجاد امنيت مردم پايه بسـيار تأثيرگـذار بوده ؛ تا جايي که توانسته است ، ضمن پر کـردن خلـأ ناشـي از ناکارآمـدي آمريکـا در تـأمين امنيت ، تهديدهاي اصلي را از جامعه و حکومت عراق دور نمايـد.