Abstract:
مفسران در تفسیر برخی از آیات قرآن کریم، آراء مختلف و گاه متعارضی را ذکر کردهاند. یکی از این آیات، آیۀ «لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ» است که از جهات مختلف، معرکۀ آراء است. این موارد شامل «سیاق»، «زمان تحقق»، «اعراب»، «مرجع ضمایر»، محتوای «ما» در «عَمَّا یَفْعَلُ»، «نوع سؤال»، «چرایی بازخواست نشدن» در «لا یُسْأَلُ»، و «چرایی بازخواست شدن» در «وَهُمْ یُسْأَلُونَ» میشود. پژوهش حاضر با روش کتابخانهای در گردآوری مطالب، شیوه اسنادی در نقل دیدگاهها و روش تحلیل کیفی و توصیفی محتوا در ارزیابی دادهها، به بررسی و تحلیل دیدگاههای مفسران در خصوص بخشهای مختلف آیه پرداخته است. برایند این مقاله چنین شد که برخی از دیدگاهها در جهات یادشده قابل نقد هستند و مناسبترین تفسیر برای آیه، عدم بازخواستِ توبیخی خدای متعال به خاطر مالکیت او و بازخواست توبیخی آلهه به خاطر مملوک بودن است.
ذکر المفسرون فی تفسیر بعض ایات القران الکریم اراء مختلفه وفی بعض الاحیان متعارضه. من هذه الایات، ایه ﴿لا یسال عما یفعل وهم یسالون﴾ فهی معرکه للاراء من جهات مختلفه، تتضمن هذه العناصر «السیاق»، «زمان التحقق»، «الاعراب»، «مرجع الضماير»، محتوی «ما» فی «عما یفعل»، «نوع السوال»، «لماذا لا یسال» فی «لا یسال»، و«لماذا یسال» فی «وهم یسالون». لقد قام البحث الحالی بمنهج المکتبه بجمع المواضیع، وبمنهج اسنادی فی نقل الاراء ومنهج التحلیل الکیفی والتوصیفی للمضمون فی تقییم المعطیات بدراسه وتحلیل اراء المفسرین بخصوص اقسام مختلفه من الایه. وفی هذا المقال یمکن انتقاد بعض الاراء فی التوجیهات المذکوره، وانسب تفسیر للایه هو عدم السوال التوبیخی لله تعالی بسبب مالکیته وسوالهم التوبیخی لانهم مملوکون.
The exegetes have presented different opinions and sometimes in conflict (conflicting) for the exegesis of some verses of the holy Quran. One of these verses is the verse “لا یسال عما یفعل وهم یسالون” which is a state of opposition between opinions from the different aspects. These cases include the linguistic sense (siaq) of the verses, the time of occurrence, I'rab (syntactic analysis), antecedents of pronouns, the content of “ما” in “عما یفعل”, the type of question, why not rebuking (scolding) in “لا یسال” and why rebuking in “وهم یسالون”. The present research with library method in collecting issues, the documentary method in presenting opinions and the method of the descriptive and qualitative analysis of the content in the evaluation of data has examined and analyzed the opinions of the Quran exegetes in connection with (concerning) the different parts of the verse. The outcomes are some of the opinions for the mentioned aspects are debatable (capable of being reviewed) and the best exegesis for the verse is the lack of the reprimandable request of God Almighty for His possessing and the reprimandable request of goddess for being possessed.
Machine summary:
ب) فخر رازی با ردّ نقدِ ثنویه و مجوس مبنی بر «عدم صدور افعال خیر و شر از فاعل واحد»، بر آن است که معنای سخن آنها «طلب گمراهی و تاریکی» در افعال خداوند است؛ حال آنکه قرآن پس از بیان دلیل بر «توحید» در ﴿لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ﴾ (انبیاء/ 22)، صریحاً در آیۀ ﴿لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ﴾ بدانها پاسخ داده که خداوند در آنچه انجام میدهد، مورد بازخواست قرار نمیگیرد (فخرالدین رازی، 1420: 22/131).
د) جوادی آملی از مفسرانِ معاصر شیعی با تأکید بر ارتباط این آیه با آیات پیشین، بر آن است که آیۀ ﴿أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ یُنشِرُونَ لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ﴾ (انبیاء/ 21ـ22)، به «شرک و پرستش آلهه» توسط مشرکان اشاره دارد و لذا خداوند با سؤال تقدیریِ «به چه امیدی این آلهه را میپرستید؟» و پاسخ مصرحِ ﴿لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ﴾، آنها را نکوهش میکند؛ به این صورت که اگر برای اغراض و اهداف دنیوی است، هدفی اشتباه است؛ چرا که شما ـ به عنوان عابدـ و معبودهایتان زیر سؤال هستید، و اگر از روی برهان «عقلی» و «نقلی» این شرک را انجام میدهید، این دلیل نیز اشتباه است؛ زیرا دلیل عقلی و نقلی برای آن وجود ندارد (جوادی آملی، 1399: 56/241).