Abstract:
هدف تحقیق حاضر ارائهی مدل روابط علی خطمشی گذاری شبکهای در آموزشهای مهارتی غیررسمی کشور بود.این تحقیق از روش آمیخته متوالی بوده که دربخش کیفی استخراج مؤلفهها و شاخصهای اصلی بر اساس روش تحلیل مضمون با استفاده از مصاحبه با خبرگان و سیاستگذاران آموزشهای مهارتی غیررسمی کشور جمع آوری گردید؛ جامعه آماری در بخش کیفی به تعداد 18 نفر و در بخش کمی 286 نفر بوده است. روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت هدفمند و در بخش کمی بهصورت تصادفی ساده بر اساس فرمول کوکران به تعداد 165 نفر بوده است. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه 45 سوالی استفاده شد که153 نفربه سؤالات پاسخ دادند. روایی پرسشنامه بر اساس قضاوت خبرگان بهصورت صوری و محتوایی تعیین و پایایی آن بر اساس روش همبستگی بین مؤلفهها( الفای کرونباخ) تعیینشده است. تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی، کدگذاری مصاحبهها و در بخش کمی، استفاده از آمار توصیفی و استنباطی( تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی)بود. ابزار تجزیهوتحلیل دادهها بهصورت دستی- کاغذی و spss 20 و PLS Smart بوده است. یافتههاحاکی از آن است که مدل خطمشی گذاری شبکهای دارای 9 بعد و45 شاخص است که ابعاد آن شامل اهداف و فلسفه، استراتژیها، فرهنگ شبکه، قوانین و دستورالعملها،فناوریها، مدیریت و رهبری، فرایندهای و فعالیتهای سازمانی، نظام ارزشیابی و تضمین کیفیت، توسعه و رشد حرفهای منابع انسانی، در نظام خطمشی گذاری شبکهای در آموزشهای مهارتی استهمچنین اعتبار سنجی مدل که بر اساس معیارهای t، R2 و میانگین واریانس استخراجشده AVE مشخص ساخت که مدل موردنظر تا حدود زیادی میتواند فرایند خطمشی گذاری شبکهای را تبیین کند.
Abstract The aim of the current research was to present the causal relationship model of network policy making in non-formal education in the country. In order to achieve the goal of the research, a sequential mixed method was used, which includes two qualitative and quantitative parts. The qualitative part of extracting the main components and indicators was collected based on thematic analysis method using interviews with experts and policy makers of informal skill training in Iran; The statistical population in the qualitative section was 18 selected faculty members and managers with expertise in the field of skill training, and 286 in the quantitative section. The sampling method in the qualitative part was purposeful and in the quantitative part it was simple random based on Cochran's formula with the number of 165 people. A questionnaire was used to collect data, and 153 people answered the questionnaire questions. This questionnaire has included 45 questions, the validity of which was determined based on the judgment of experts in terms of form and content, and its reliability was determined based on the method of correlation between components (Cronbach's AF). The method of data analysis in the qualitative part was coding the interviews and in the quantitative part, using descriptive and inferential statistics (exploratory and confirmatory factor analysis). The data analysis tool was manual-paper and spss 20 and PLS Smart. The research findings indicate that the network policy model has 9 dimensions and 45 indicators.
Machine summary:
به زعم ويتال (٢٠١٢٩)، در فرايند خط مشي گذاري شبکه اي برخي ويژگيهايي مانند تبادلات و ارزش ها ثابت هستند راني (٢٠٠٦) اعتقاد دارد همواره نظام هاي خط مشي گذاري کوشيده اند تا با بهره گيري از رويکرد تکثر گري و مشارکت دادن به ذينفعان و بازيگران اصلي در 4 Aggarwal & Gasskov 5 -Isett 6 Yan 7 Sabatier 8 Fischer 9 Whitall فرايند تدوين ، اجرا و ارزيابي خط مشيها ، کاستيهاي موجود در نظام هاي تصميم گيري را کاهش داده و از اين طريق مشروعيت لازم را براي پياده سازي سياست هاي اخذشده را کسب نمايند.
(ثابت نژاد،١٣٩١)، در تعريفي ،شبکه خط مشي فرآيندي است که در آن اعضاء مختلف يک جامعه (ذينفعان در يک خط مشي) براي حل مشکلات مشخص يا براي تدوين برنامه ها ( يا ساير سازوکارهاي سياسي ) شود هم ميآيند مک گري گور (٢٠٠١٤٠) به نظر ميرسد براي عبور از وضعيت حاضر و فائق آمدن بر آسيب ها و سستيهاي 1 Mc gregor 0 موجود در نظام خط مشي گذاري نظام آموزش مهارتي نظام شبکه گذاري کاري واجب اما معطل مانده اي است بيگمان ؛ طراحي الگويي خط مشي گذاري ذهن بسياري از پژوهشگران را در سازمان هاي مختلف به خود اختصاص داده است براي مثال ؛ مسلمي، حميد زاده و خنيفر (١٤٠٠)، در مقاله اي با عنوان ارائه مدل خط مشي گذاري آموزشي مبتني بر رويکرد رفتاري در حوزه ي آموزش هاي مهارتي در ايران به شيوه ي کيفي نشان داد؛ ابعاد و مؤلفه هاي خط مشي گذاري آموزشي مبتني بر رويکرد رفتاري در حوزه آموزش هاي مهارتي در شش طبقه شامل پديده مرکزي (فرايند خط مشي گذاري آموزشي مبتني بر رويکرد رفتاري)، شرايط علي، شرايط زمينه اي، عامل مداخله گر، راهبردها، و پيامدها و نتايج شناسايي شد.