Abstract:
تفکر انتقادی بسیار مهم است چرا که فرد را قادر می سازد تا اطلاعات دریافتی را ارزیابی نموده و خطرات عمل بر پایه یک فرض غلط را به حداقل برساند. فقدان این استعداد ذهنی می تواند باعث صدمه، مسمومیت ذهنی، عدم پذیرش و یا خرابکاری هایی شود که ممکن است فرد را با خطرات مهلکی روبه رو سازد. از طرفی انتقاد از خود شدیدترین نوع انتقاد محسوب می شود. اغلب مواقع دیگران با انتقادهای خود به ما آسیب می رسانند، اما انتقادی که به خود می کنیم ضربه ای عمیق تر بر ما وارد می کند و اثر آن پایدارتر است . از این رو سعی داریم به بررسی رابطه تفکر انتقادی و مولفه های آن با خود انتقادی دانش آموزان متوسطه دوم شهر بنجار بپردازیم ،در این پژوهش که از نوع توصیفی است ، با روش نمودنه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری معین با استفاده از فرمول کوکران تعداد 110 نفر دانش آموز متوسطه دوم پسرانه آموزش و پرورش منطقه بنجار بودند ، برای جمع آوری داده ها میدانی خود انتقادی از پرسشنامه خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004) و برای جمع آوری داده های تفکر انتقادی از پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد تفکر انتقادی و مولفه های آن با خود انتقادی رابطه معنی داری دارد.
Machine summary:
بررسی رابطه تفکر انتقادی و مولفه های آن با خود انتقادی دانش آموزان متوسطه دوم نصرت رمرودی1 ،زهرا اربابی2 ،علیرضا اربابی3 ،فاطمه صفایی مقدم4 ،محمود حیدری پارسا5 1 کارشناسی تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه ملی خاش و آموزش و پرورش منطقه بنجار (نویسنده مسئول) 2کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه آزاد واحد زاهدان و آموزش و پرورش منطقه بنجار 3کارشناسی ادبیات فارسی،دانشگاه آزاد واحد زابل و آموزش و پرورش شهرستان هیرمند 4کارشناسی ارشد زبان انگلیسی،دانشگاه ملی زابل و آموزش و پرورش شهرستان زهک 5کارشناسی ارشد فقه و اصول ، حوزه علمیه قم و آموزش و پرورش منطقه بنجار چکیده تفکر انتقادی بسیار مهم است چرا که فرد را قادر می سازد تا اطلاعات دریافتی را ارزیابی نموده و خطرات عمل بر پایه یک فرض غلط را به حداقل برساند.
در حالی که اغلب بررسی ها درباره انتقاد از خود روی والدین متمرکز می شود، واقعیت این است که انتقاد دائم و پیوسته که در زندگی کودک نقش مهمی بازی می کند، سبب می شود که کودک در سال ۔ های بعدی زندگی نسبت به خود برداشت خوبی نداشته باشد (نف، ۲۰۱۱، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۹۱).
در این سطح، تمرکز بر روی مقایسه نامطلوب خود با دیگران است که به صورت برتر دیدن دیگران صورت می گیرد و فرد دیدی خصمانه یا انتقادی نسبت به دیگران نشان می دهد و در نهایت به نارضایتی از مواجهه و ارزیابی شدن توسط دیگران منجر می شود (تامپسون و زاروف، ۲۰۰۴).