Abstract:
پژوهشهای مختلف در مورد عرفان و تصوف معمولاً کارکردهای طریقتی وآیینی این نهادها را بررسی کردهاند، اما نهادهای صوفیانه و خانقاهی علاوه بر نقش دینی، دارای کارکردهای مختلف اجتماعی و سیاسی و ادبی نیز بودهاند. این مقاله در پی آن است با بررسی رویکردهای ادبی طریقت نقشبندیه، یکی دیگر از کارکردهای مهم و غیرآیینی آن را در کانون توجه قرار دهد به همین دلیل در این مقاله به بررسی مکتوبات فارسی مولانا خالد نقشبندی (۱۲۴۲-۱۱۹۳ هـ .ش) و تأثیر آن در گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزهای ایران پرداختهایم. این پژوهش به شیوهای توصیفی- تحلیلی ابتدا دلایل و زمینههای بهرهگیری مولانا خالد از زبان فارسی در نگارش نامهها و مکتوبات را تبیین کرده و سپس به بررسی دامنة انتشار این نامهها در مناطق مختلف جهان اسلام پرداخته است. علاوه بر این، پایگاه اجتماعی مخاطبان نامههای مولانا خالد و نقش آنها در بازنشر این مکتوبات در خارج از مرزهای ایران مورد توجه و بررسی قرارگرفته است.
Different researches about Mysticism usually take the mystical and religious function of this subject into consideration. However mystical and abbatial subjects have had different social, political, and literary functions further than religious functions. This article by considering the literary application of Naqshbandi mysticism wants to pay attention to another nonreligious function of this subject. For this reason, we have taken Maulana Khalid Naqshbandi's Persian written works and his effects on developing the Persian language out of Iranian borders. This research, firstly, in a descriptive and analytical way clarifies the reason and backgrounds in which Maulana Khalid uses the Persian language in his letters and works. Then he considers the publication domain of these letters to different parts of the Islamic world. Moreover, the social status of the audience of Maulana Khalid's letters and their role in the republishing of these letters outside the borders of Iran have been studied.
Machine summary:
مکتوبات فارسي مولانا خالد نقشبندي و نقش آن در گسترش زبان و ادبيات فارسي در خارج از مرزهاي ايران دانشجوي دکتري رشته زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه اروميه ، اروميه ، محيالدين امجدي ايران عبدالله طلوعي آذر استاديار، گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه اروميه ، اروميه ، ايران چکيده پژوهش هاي مختلف در مورد عرفان و تصوف معمولاً کارکردهاي طريقتي وآييني اين نهادها را بررسي کرده اند، اما نهادهاي صوفيانه و خانقاهي علاوه بر نقش ديني، داراي کارکردهاي مختلف اجتماعي و سياسي و ادبي نيز بوده اند.
سعدي شيرازي عليه الرحمه گفته است : کــه ســـعــدي مـپنــدار راه صـــفــا تـوان رفــت جـز در پـي مصـــطفي (فروغي، ١٣٨٢: ٥٩٢) يا در نامۀ شــمارة ١٣٤ (مدرس ، ٢٠١٣: ٢٦٣) براي گرفتن حق غضــب شــده يکي از مريدانش خطاب به اسماعيل آغا از رجال متنفذ دوران نامه اي نوشته و او را به داد پروري دعوت کرده و در پايان بي هيچ شرحي او را با اين بيت سعدي هشدار ميدهد: «وقــت ضـــرورت چو نمــانــد گريز دســـت بگيرد ســـر شـــمشـــير تيز» (فروغي، ١٣٨٢: ٣٢) در نمونـه هـاي پيشـــين تنها ابياتي از حافظ و ســـعدي را ارائه کرديم ، اما در مجموعه مکتوبات مولانا خالد شـواهد شـعري بسـياري از ديگر شـعراي زبان فارسي همانند نظامي گنجوي ، مولانا، جامي، صـائب و شـيخ محمود شـبستري ارائه شده است که اين سطح از توجه به مشــاهير، ادبا و مؤلفه هاي فرهنگ و ادبيات فارســي و اســتناد به آن ها را ميتوان يکي از اسـباب انتشـار عناصـر فرهنگ ايران زمين به شمارآورد.