Abstract:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین چالش ها و تشریح راهکارهای برقراری تعادل واژگانی بین متن مبدا و ترجمه است تا دانشجویان مترجمی به صورت متمرکز با گونه های مختلف عدم تعادل واژگانی بین زبان های مبدا و مقصد و همچنین با راهکارهای حل و فصل آن ها آشنا گردند؛ بنابراین ساختار و محتوای این اثر، به دو بخش نظری و مقابله ای گروه بندی شده است: بخش نظری، درباره تعادل بین زبان ها در سطح واژگان با نگاه ویژه به کتاب «In other words: A coursebook on translation» (ویرایش دوم) نوشته بیکر (Baker, 2011) است. بیکر (همان) در این کتاب به یازده چالش برقراری تعادل واژگانی بین زبان ها اشاره کرده و از هشت راهکار نیز برای حل و فصل آن ها نام برده است. بخش مقابله ای، براساس مبانی بخش نظری شکل گرفته و محدود به تحلیل مسایل تعادل واژگانی، بین متن فارسی و ترجمه عربی مواضع آیت الله خامنه ای درباره فلسطین است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان داد که گونه های مختلف عدم تعادل بین زبان های فارسی و عربی، در سطح واژگان با استفاده از یک واژه عام تر، یک واژه خنثی تر یا از نظر معنایی کمتر القایی، جایگزینی فرهنگی، دگرگویی با استفاده از واژه های مرتبط، دگرگویی با استفاده از واژه های غیر مرتبط و همچنین با حذف واژه ها حل وفصل شده است، با این وجود، تحقق یک جای معیارهای تعادل جامع، یعنی تعادل وابسته به معنای آشکار، تعادل وابسته به معنای ضمنی، تعادل هنجاری، تعادل منظورشناختی و تعادل صوری/ زیباشناختی، بین دو متن فارسی و عربی، ممکن به نظر نمی رسد، زیرا زبان ها نسبت به یکدیگر تفاوت های ذاتی دارند.
The concept of equivalence in translation has long been a bone of contention. This article provides a number of examples of situations in which producing equivalence in translation may be a challenge, e.g., when faced with culture-specific words, differences in expressive meaning between languages, differences in form, or words not (yet) lexicalized in the target language. Some of the strategies of producing what the translator considers equivalence include using a cultural substitution, a loanword, a loan translation, a less expressive word, a paraphrase, or an explanation. The translator may even choose to omit an aspect of meaning which, if transposed into the target language, would merely distract the reader from the key message. overall, it seems that equivalence in translation is not something that exists, but something the translator has to create.If the language is a set of names used for naming, then language users can replace the Arabic name with a Persian name that conveys the meaning. If the language is similar to what has been said, learning a new language will be easy, but anyone who has learned a language has realized that languages are not just a collection of nouns, and that language concepts can be different from concepts in another language.
Machine summary:
ir یک واژة عام تر، یک واژة خنثی تر یا از نظـر معنـایی کمتـر القـائی ، جـایگزینی فرهنگـی ، دگرگویی با استفاده از واژه های مرتبط ، دگرگویی بـا اسـتفاده از واژه هـای غیـر مـرتبط و همچنین با حذف واژه ها حل وفصل شده است ، با این وجود، تحقـق یـک جـای معیارهـای تعادل جامع ، یعنی تعادل وابسته به معنای آشکار، تعادل وابـسته بـه معنـای ضـمنی ، تعـادل هنجاری ، تعادل منظورشناختی و تعادل صوری / زیباشناختی ، بین دو متن فارسـی و عربـی ، ممکن به نظر نمی رسد، زیرا زبان ها نسبت به یکدیگر تفاوت های ذاتی دارند.
مبانی نظری و مبحث های مقابله ای موردِ اشاره ، پاسخ به سه پرسـش را ضـروری سـاخته انـد: ١) منظور از انواع گوناگون عدم تعادل بـین مـتن مبـدأ و ترجمـه در سـطح واژه هـا چیـست ؟ ٢) انـواع مختلف عدم تعادل واژگانی بین متن فارسـی و ترجمـة عربـی مواضـع آیـت الله خامنـه ای در مـورد فلسطین ، چگونه حل وفصل شده است ؟ ٣) راهکارهای پیشنهادی بیکر برای حـل وفـصل گونـه هـای مختلف عدم تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه اگر با محورهای تعادل جـامع سـنجیده شـود تـا چه میزان کارایی دارد؟ برای هر یک از این سه پرسش ، یک عنوان مشابه در متن مقاله پیش بینی شـده اسـت تـا بـه ایـن ١ در اصل ١٥٢ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است : «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایـران براسـاس ...