Abstract:
پیشگیری از جرم از راهبردهای سیاست جنایی است که برای مهار پدیده مجرمانه همواره مورد توجه است. اهمیت این راهبرد آن چنان است که پیشگیری از جرم در سطح مقررات فراتقنینی یعنی در قانون اساسی پیش بینی و به رسمیت شناخته شده است. ریشه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امثال آن ها باعث پیدایش معضل جرم هستند که شیوه پیشگیری اجتماعی به دنبال شناسایی و خنثی کردن آن هاست. این شیوه از بهترین و مؤثرترین شیوه هاست. زیرا مبارزه با علت همیشه بهتر و مؤثرتر از مبارزه با معلول است. پیشگیری اجتماعی از جرم راهبردی است که در جریان آن برنامه های پیشگیرانه توأم با به رسمیت شناختن حقوق بنیادین فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهروندان اعمال می شود. تحقق پیشگیری اجتماعی اقتضائاتی دارد. تأمین حقوق اساسی همچون حق بر اشتغال، مسکن، تأمین اجتماعی، آموزش و ... از جمله این اقتضائات است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع پیشگیری اجتماعی از جرم و زمینه های آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می پردازد.
Machine summary:
در گستره حقوق ايران مؤسسان قانون اساسي در قالب اصول متعدد از يک سو از شماري از تدابير و اقدام هاي پيشگيرانه سخن به ميان آورده اند و از سوي ديگر پيش بيني ساختار و تشکيلات و چگونگي به اجرا درآمدن پيشگيري از جرم را به قانونگذار تکليف کرده اند؛ يعني براي حمايت از شهروندان در برابر بزهکاري و تأمين امنيت آنان جايگاه راهبرد پيشگيري از جرم را که در کاهش ناامني نقش بنيادي ايفا مي نمايد، ارتقا داده و آن را فراتر از سطوح قوانين و مقررات عادي به رسميت شناخته اند.
مقاله حاضر درپي پاسخگويي به اين پرسش هاست : ١) با توجه به چه شيوه هايي تحقق پيشگيري اجتماعي (جامعه مدار و رشدمدار) امکان پذير است ؟ ٢) آيا در اسناد بين المللي و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران از اين شيوه ها سخني به ميان آمده است ؟ مقاله حاضر در پي تبيين اين نکته است که پيشگيري اجتماعي با تضمين حقوق بنيادين شهروندان و برقراري عدالت اجتماعي در عمل مي تواند مهم ترين راهبرد در تحقق پيشگيري کرامت مدار از جرم باشد، زيرا از يک سو پيشگيري اجتماعي با تأمين حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مردم در سطح جامعه محقق مي شود و از سوي ديگر مجموعه حقوق در چارچوب مفهوم حقوق بشر براي پاسداشت کرامت مندي انسان بوجود آمده اند.
This article investigates the issue of social prevention of crime and its context in the constitution of the Islamic Republic of Iran using descriptive-analytical method.