Abstract:
هدف: حسادت سازمانی، به دلیل ماهیت کما بیش مخفی خود، ممکن است در سازمان ها نا دیده گرفته شود در حالی که این احساس یکی از تبعات منفی زندگی اجتماعی بوده و هزینه های سنگینی را بر سازمان و جامعه تحمیل می کند. هدف پژوهش حاضر، مدلیابی عوامل اثرگذار بر حسادت سازمانی در کارکنان دانشگاه فرهنگیان بود. روششناسی: این پژوهش از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی بود. و از نظر شیوۀ اجرا، از رویکرد آمیخته اکتشافی متوالی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، متخصصان و صاحبنظران حوزه علوم تربیتی و مدیریت رفتار سازمانی دانشگاه فرهنگیان استان های شمال غرب کشور در سال 99- 98 بودند. نمونه پژوهش بر اساس اصل اشباع نظری، به تعداد 24 نفر و با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعۀ آماری کلیه کارکنان و اعضای هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان در استانهای شمالغرب کشور در سال99- 98، به تعداد 287 نفر بودندکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 130 نفر، به شیوه نمونهگیری طبقهای انتساب بهینه و بر اساس مدرک تحصیلی و جنسیت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند، ابزار مورد استفاده در مرحله کیفی، مصاحبه نیمهساختار یافته بود و در بخش کمی، از پرسشنامۀ محققساخته استفاده گردید. روایی یافتههای پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روشهای بازبینی توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین گردید. همچنین بهمنظور سنجش پایایی کدگذاریهای انجام شده، از دو روش پایایی بازآزمون ( شاخص ثبات ) و روش توافق درون موضوعی استفاده گردیدکه نتایج آن به ترتیب 84 درصد و82 درصد بدست آمد. در مرحله کمی، روایی محتوایی و صوری پرسشنامه توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ ، به میزان 89/0 مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها در قسمت کیفی از روش تحلیل مضمون در نرم افزار2018 MAXQDAو در بخش کمی از مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار Smart – PLS2 استفاده شد.
Purpose:Organizational envy, due to its more or less hidden nature, may be ignored in organizations, but this feeling is one of the negative consequences of social life and imposes heavy costs on the organization and society. The aim of this study was to model the factors affecting organizational envy among Farhangian University staff. Methodology: In terms of purpose, this study was part of applied research in which an exploratory sequential mixed methods research design was used. The statistical population in the qualitative section were specialists and experts in the field of educational sciences and organizational behavior management of Farhangian University in the northwestern provinces of the country in 2020-2021. The research sample was selected based on the principle of theoretical saturation; 24 people were selected using criterion-based purposive sampling. In the quantitative part, the statistical population include all staff and faculty members of Farhangian University in the northwestern provinces of the country in 2020-2021; that is, 287 people of which 130 subjects were selected using the Cochran's formula and stratified sampling method. Optimal assignment based on degree and gender were selected as the research sample. The instrument used in the qualitative stage was a semi-structured interview and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire was used. The validity of the research findings in the qualitative part was ensured by the methods of review by members, peer review, and participatory research. Also, in order to measure the reliability of the codings, two methods of reliability of retest (stability index) and thematic agreement were employed, the results of which were 84% and 82%, respectively. In the quantitative stage, the content and face validity of the questionnaire were confirmed by the professors and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha at 0.89. To analyze the data in the qualitative part, the content analysis method was used in MAXQDA 2018 software and in the quantitative part, structural equation modeling and confirmatory factor analysis in Smart PLS2 software were used.
Machine summary:
در بخش کمي، جامعۀ آماري کليه کارکنان و اعضاي هيئت علمي دانشگاه فرهنگيان در استان هاي شمال غرب کشور در سال ٩٩- ٩٨، به تعداد ٢٨٧ نفر بودندکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد ١٣٠ نفر، به شيوه نمونه گيري طبقه اي انتساب بهينه و بر اساس مدرک تحصيلي و جنسيت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند، ابزار مورد استفاده در مرحله کيفي، مصاحبه نيمه ساختار يافته بود و در بخش کمي، از پرسشنامۀ محقق ساخته استفاده گرديد.
در بعد فردي ، مقايسه اجتماعي منفي ، ارزيابي شناختي ANP آگاهانه از آينده بهتر ديگران و آگاهي از توانايي ديگران به ترتيب بيشترين تاثير و در بعد سازماني ، سطح پايين انصاف و عدالت در سازمان رتبه اول ، ارزيابي عملکرد و تعامل رهبر – عضو در رتبه هاي بعدي قرار گرفتند 21 Esfahani & heidari ٢٠٢٠ تأثير حسادت در محل کار بر رفتار انحرافي نتايج حاکي از آن است که حسادت در محل کار و مولفه هاي آن بر رفتار انحرافي تأثير مثبت کارکنان و معناداري دارد.
نتايج حاصل از مصاحبه با نمونه منتخب در بخش کيفي، و کدگذاري هاي انجام شده بر روي مفاهيم اوليه بدست آمده از مصاحبه ها براي شناسايي عوامل تاثير گذار بر حسادت سازماني در کارکنان دانشگاه فرهنگيان ، در جدول زير آمده است : جدول ٢.
در بخش کيفي، نتايج حاصل نشان داد که عوامل اصلي اثرگذار بر حسادت سازماني در کارکنان دانشگاه فرهنگيان به : رفتارهاي ضد شهروندي، فرهنگ سازماني، ويژگيهاي شخصيتي، وجود فاصله بين مدير و کارکنان ، جو سازماني نامطلوب ، قابليت هاي يادگيري سازماني، رهبري معنوي تقسيم شدند.