Abstract:
این مقاله، ریشههای فکری و معرفتی آنچه به عنوان «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» شناخته می شود با مطالعه ی موردی «پرونده ی هسته ای» در اندیشه و عمل گفتمان حاکم بر روشنفکری دهه چهل و پنجاه ایران، تبیین و تحلیل می کند. به عبارت بنیانیتر، «نسب شناسی» یا «تبارشناسی» فکری اندیشه وعمل جمهوری اسلامی ایران درزمینه ی سیاست خارجی، موضوع این تحقیق است.روش تحقیق این پژوهش کیفی با رویکرد انتقادی روش «تحلیل گفتمان» است که از روش «لاکلا و موفه» برای تجزیه و تجلیل داده ها استفاده می شود.آنچه به عنوان نتیجه این مقاله براساس تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه، استنتاج می گردد این است که گفتمان غرب ستیزی به دلیل قابلیت دسترسی و اعتبار با دال مرکزی بومی گرایی توانست ضمن غیریت سازی با گفتمان شاه از یکسو و غرب از سوی دیگر در فضای فرهنگی و اجتماعی ایران بر گفتمان های بدیل غالب شود. الگوی چالش مقاومت ایران هسته ای بر اساس گفتمان بازگشت به خویشتن و غیریت سازی با غرب را می توان چنین شرح داد که جمهوری اسلامی نه تنها وابستگی به هیچیک از ابرقدرتها را منطقی و اصولی نمیداند، بلکه برای از بین بردن نظام موجود حاکم بر روابط بینالملل تلاش و مبارزه میکند.
This article explains and analyzes the intellectual and epistemological roots of what is known as the "foreign policy of the Islamic Republic of Iran" by studying the "nuclear issue" in the thought and practice of the dominant discourse of the intellectuals of the forties and fifties of Iran. Slowly In other words, the intellectual "genealogy" or "genealogy" of the thought and action of the Islamic Republic of Iran in the field of foreign policy is the subject of this research. And Muffa "is used to analyze the data. What is inferred as a result of this article based on Laclau and Muffa's discourse analysis is that anti-Western discourse, due to its accessibility and credibility with the central signifier of localism, was able to alienate With the Shah's discourse on the one hand and the West on the other hand, alternative discourses should prevail in the cultural and social atmosphere of Iran. The model of the nuclear Iran resistance challenge based on the discourse of self-denial and alienation with the West can be explained as the Islamic Republic not only does not consider dependence on any of the superpowers logical and principled, but also to overthrow the existing system of international relations. He tries and fights.
Machine summary:
تاثيرگفتمان غرب ستيزي و بازگشت به خويشتن روشنفکري دهه ٤٠ و٥٠ ايران بر سياست خارجي جمهوري اسلامي در زمينه پرونده هسته اي 1 محمد دکاندار تاريخ دريافت :١٢ /١٤٠٠/٠٩ مجيد رادفر٢ علي ملک پور٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٠٦/٠٣ چکيده اين مقاله ، ريشه هاي فکري و معرفتي آنچه به عنوان «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايـران » شـناخته مي شود با مطالعه ي موردي «پرونده ي هسته اي» در انديشه و عمل گفتمان حـاکم بـر روشـنفکري دهـه چهل و پنجاه ايران ، تبيين و تحليل مي کند.
از سوي ديگر عامل سياسي و دخالت کشورهاي غربي در سياست داخلي کشور وبه وجـود آمـدن فضاي استعمارزدايي در کشورهاي جهان سوم دومين علت چرخش گفتمان از گفتمان حيـرت بـه گفتمـان مقاومت و بازگشت دانست (شش ٢٠٠٧٢٥,Ahmadi) بعدازظهورانقلاب اسلامي ايران الگوي کنش غالب از گرايش بـه اتحـاد و ائـتلاف بـا غـرب بـه سـمت ائتلاف زدايي و کناره گيري از هم پيماني با قدرت هاي غربي، به ويژه ايالات متحده ، ودر جهـت ضـديت و ستيز با هنجارها و نهادهاي جامعه بين المللي مستقر و ساختار قدرت حاکم بر آن تغيير مسير داد.
با اين فرض که هژمونيک شدن گفتمان بازگشت به خويشتن ياريرسان و به گونه اي به ضديت با غـرب و غيرسازي با مغرب زمين انجاميد اين تحقيق به بررسي تاثيرات آنچه در گفتمان روشنفکران دهه هاي چهـل و پنجاه در باب «مقابله با غربزدگي» و «بازگشت به خويشتن » مورد تاکيد قرار گرفت ، بر سياست خـارجي جمهوري اسلامي- در دو بعد سياستگذاري و افراد صاحب منصب - با تاکيـد بـر پرونـده هسـته اي ايـران اختصاص يافته و به اين سوال اصلي پاسخ ميدهد کـه «گفتمـان غـرب سـتيزي و بازگشـت بـه خويشـتن روشنفکري دهه ٤٠ و٥٠ ايران بر سياست خارجي جمهوري اسلامي در زمينه پرونـده هسـته اي چـه تـاثير معرفتي گذاشته است ؟» روش تحقيق روش انجام اين تحقيق ، کيفي با رويکرد انتقادي روش «تحليل گفتمان » است .