Abstract:
عرفان که شناسایی و شهود مستقیم باری تعالی از راه کشف و شهود قلبی است، بهعنوان پدیداری معنوی، دارای دو بخش عملی و نظری است. بخش عملی عرفان، بیانگر سیر و سلوک عرفانی است که در حوزة عقل عملی سالک قرارمیگیرد. نظریهپردازان این حوزه از جنبههای مختلفی به عرفان عملی توجه نمودند و توجه به هر بُعدی را بهعنوان یکی از مؤلفههای عرفان عملی برشمردند. به نظر میرسد اکثریت این مؤلفهها در مثنوی مولانا قابل ردیابی و بررسی است. مولانا در ﻣﺜﻨﻮی، طی مراحل کمال انسانی را براساس شیوهای خاص برای نیل به معرفت الهی ارائه نموده و به تشریح این سیر و سلوک عرفانی پرداختهاست. از اینرو در پژوهش حاضر تلاش میشود با تکیه بر روش توصیفی–تحلیلی، به این پرسش پاسخ داده شود که برجستهترین مؤلفة عرفان عملی در مثنوی مولانا کدام است؟ نتایج نشان میدهد شرایط سیر و سلوک عرفان عملی و دستورالعملهای آن از برجستهترین این مؤلفهها در مثنوی است. بنابراین از منظر مولانا، گرچه عارف در طی مراتب سیر و سلوک باید به ابزار عشق متوسل شود؛ اما این عشق وسیلهای است برای رسیدن به هدف غایی عرفان. همچنین در عرفان عملی مولانا، سلوک اهل معرفت بدون ارشاد و دستگیری پیری که خود این راه را رفته، به سرانجام نمیرسد.
Mysticism, which is the direct identification and intuition of transcendence through discovery and intuition of the heart, as a spiritual phenomenon, has two practical and theoretical parts. The practical part of mysticism expresses the mystical path and behavior that is in the field of the practical intellect of the seeker. Theorists in this field paid attention to practical mysticism from different aspects and considered attention to each dimension as one of the components of practical mysticism. It seems that the majority of these components can be traced and studied in Rumi's Masnavi. Rumi has presented the stages of human perfection based on specific methods for achieving divine knowledge and has explained this mystical path and behavior. Therefore, in the present study, an attempt is made to answer the question, based on the descriptive-analytical method, what is the most prominent component of practical mysticism in Rumi's Masnavi? The results show that the conditions of practical mysticism and its instructions are among the most prominent of these components in Masnavi. Therefore, from Rumi's point of view, although the mystic must resort to the tools of love during the course of his journey; But this love is a means to an end for mysticism. Also, in Rumi's practical mysticism, the behavior of the people of knowledge will not end without the guidance and arrest of the old man who has gone this way.
Machine summary:
بنابراين از منظر مولانا، گرچه عارف در طي مراتب سير و سلوک بايد به ابزار عشق متوسل شود؛ اما اين عشق وسيله اي است براي رسيدن به هدف غايي عرفان .
همچنين بايد گفت عرفان عملي نيز مبتني بر مراحلي است که هريک از اين مراحل به همديگر مبتني هستند؛ بدين شکل که سالک در مراحل مختلفي حرکت ميکند که هر مرحله مقدمه اي براي مرحلۀ بعدي است و ميبايست اين مراحل سلوکي به صورت منسجم و چارچوب مند و بر اساس يک دستورالعمل مشخص از يکي از عرفا يا يک مکتب عرفاني ارائه شود.
از نظر مولانا، هدف عارف ، معرفت حق تعالي است ؛ بنابراين عرفان نيز ذاتاً مطلوب او نخواهد بود و اميد و ترس عارف فقط و فقط از خداوند است و به اين ترتيب تنها مؤثر در وجود او حق تعالي است : نور خواهي مستعد نور شو دور خواهي خويش بين و دور شو [٢٠، ج ٢، ص ١٤٥] دل نباشد غير آن درياي نور دل نظرگاه خدا و آن گاه کور [٢٠، ج ٣، ص ٣٩١] هرکه را در جان خدا بنهد محک هر يقين را باز داند او ز شک [٢٠، ج ٢، ص ١٤] مولانا معتقد است «هدف از سلوک، دستيابي به معرفت و انجام عبادت و رياضت کشيدن براي رسيدن به عالم قدس است .
در عرفان عملي مولانا نيز بايد کشف شود وي در سير و سلوک عارفانه به کدام جنبۀ انسان بيشتر تأکيد دارد و آن را برجسته ميسازد.
مولانا معتقد است سالک در طي سلوک عرفاني بايد خود را تابع دستورالعمل هايي بداند که در مسير سلوک به او توصيه ميشود.