Abstract:
در روزگار قاجار و عصر مشروطه، ایران با تغییرات مهمی در حوزۀ سیاسی و اجتماعی رو به رو می شود و جامعه با بحرانهای سیاسی بزرگی دست و پنجه نرم می کند. یکی از این بحرانها بحران مشارکت است. در این دوران که با روابط جدی میان ایران و غرب همزمان است، فعالیت ادبیات در آگاهی بخشی به توده ها بیشتر می گردد. اگرچه ادب فارسی در تاریخ ایران همواره به اشکال مختلف در صحنۀ اجتماع حضور داشته و نسبت به مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بی تفاوت نبوده اما با گام نهادن در عصر جدید، این نقش آفرینی پر رنگتر می شود. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از کتابها و مقالات مرتبط با موضوع، به چگونگی رویارویی ادبیات مشروطه با بحران مشارکت پرداخته و به این نتیجه رسیده است که شاعران و نویسندگان، در جریان این بحران به آگاه کردن مردم بر حق و حقوقشان در ادارۀ امور مملکت و دخالت در تعیین سرنوشتشان و هم چنین پرهیز از اختلافات برای رسیدن به حکومت قانون پرداخته اند.
Constitutional Literature and Cooperation Crisis in Qajar EraAbstractIran faced major changes, both politically and socially, during the reign of Qajar Dynasty, and the society had to deal with grave political crisis. With serious expansion of relationship between Iran and The Western countries during this period, the role of literature became more significant in informing people. While Persian Literature has always been present within the context of society, not being reluctant to political, social and cultural issues, entering the new era, its role became more prominent. Using analytic- descriptive method with library data, the present study has investigated the confrontation of Constitutional Literature with Cooperation Crisis. It has concluded that the poets and writers had tried to enlighten people regarding their rights in governing the country and participating in the determination of their fate, avoiding disagreements to establish law supremacy.Key Words: Cooperation Crisis, Constitutional literature, Political Crisis, Law Supremacy
Machine summary:
اين پژوهش به روش تحليلي- توصيفي و با استفاده از داده هاي کتابخانه اي، چگونگي رويارويي ادبيات مشروطه با بحران مشارکت را بررسي کرده و به اين پرسش ها پاسخ داده است که : آيا ادبيات توانسته در هياهوي بحران مشارکت حکومت قاجار به نفع مردم و جامعه نقش آفريني نمايد؟ شاعران و نويسندگان هريک چگونه توانسته اند در جريان بحران مشارکت حکومت قاجار به نفع مردم عمل کنند؟ و در پايان به اين نتيجه رسيده است که ادبيات هم زمان با برخاستن زمزمه هاي مشروطه خواهي همچون سلاحي کارساز به ياري مردم آمده است و شاعران و نويسندگان در جريان اين بحران هريک با توجه به تواناييهاي خود به آگاه کردن مردم بر حق و حقوقشان در ادارة امور مملکت و دخالت در تعيين سرنوشتشان و هم چنين هشدار دادن به پرهيز از اختلافات براي رسيدن به حکومت قانون پرداخته اند.
او يادآور ميشود که شاه بايد از مشارکت مردم در ادارة امور ياري بگيرد: دولت و ملت دو دست و بازوي شاه اند شاه مر اين هر دو را گرامي پيکر يک به دگر کارها همي بگشايند گر نشکبيد يکي ز ياري ديگر (بهار، ١٣٨٠: ١٠٣) عارف قزويني که از همان آغاز نهضت به مشروطه خواهان پيوسته و با تصنيف هاي ملي پرشور توانسته بود جايگاهي ممتاز در ميان مردم به دست آورد، نقش مهمي در برانگيختن اقشار مختلف براي پيوستن به جنبش داشت .