Abstract:
هدف زندگی« یکی از اساسی ترین موضوعات فلسفی در دوران جدید است. » یکی از مهمترین موضوعات فلسفی، روان-شناختی و دینی انسان در دوران جدید و عصر صنعتی شدن جوامع و پیشرفت همهجانبه علم و فنآوری است زندگی همان چیزی است که ما هرروز با آن سروکار داریم. هدف این پژوهش طرح مسأله هدف زندگی، بیان دیدگاههای مختلف به طور کلی و بیان دیدگاه سارتر به طور خاص و نقد و بررسی آن میباشد. از آنجا که این پژوهش نگاهی تازه به مسأله هدف زندگی را مد نظرقرار داده ، برای همه کسانی که دغدغه این مسأله را دارند و یا در این حوزه فعالیت میکنند، میتواند مورداستفاده قرار گیرد.سارتربر آن است که انسان قبل از آ نکه موجودیت بیابد هیچ و پوچ بوده است و با مرگ دوباره به عدم می پیوندد. بنابراین ما انسانها فقط در فاصله کوتاهی هستی می یابیم و چاره ای نداریم جز آنکه فعال باشیم. از دیدگاه اگزیستانسیالیست ها، این انسانها هستند که می توانند و باید اهداف و مقاصد خود را از زندگی تعیین کنند و ضمن آفرینش و تغییر طبیعت خویشتن به زندگی خود معنا و مفهوم ببخشند. اگر انسان بخاطر هدفی فراتر که برای خود تعیین می کند زندگی نکند، پو چی و بی معنائی ذاتی زندگی اورا خواهد بلعید و غرق در یأس و نومیدی خواهد ساخت.اودر نمایشنامه هایش به طرق مختلف به معنای زندگی می پردازد.
The purpose of life "is one of the most fundamental philosophical issues in the modern age. One of the most important philosophical, psychological and religious issues of man in the new era and the era of industrialization of societies and the all-round progress of science and technology is life, which is what we deal with every day. The purpose of this research is to raise the issue of life purpose, to express different views in general and to express Sartre's view in particular and to critique it. Because this study takes a fresh look at the purpose of life, it can be used by anyone who is concerned with or working in this field. And it has been absurd, and with death it rejoins nothingness. So we humans only exist a short distance away and have no choice but to be active. From the point of view of existentialists, it is human beings who can and should determine their goals and purposes of life and give meaning and meaning to their lives while creating and changing the nature of themselves. If man does not live for a purpose beyond his own, the emptiness and inherent meaninglessness of life will swallow him up and drown him in despair and despair. In his plays, he deals with the meaning of life in various ways.
Machine summary:
در اين قرن ، زندگي براي انسان آبستن معنا است ولي او بايد زندگي اش را به تنهايي و با تک تک انتخاب هايش بسازد و بار مسئوليت بازيابي معني تنها بر دوش خودش است ..
ژان پل سارتر به عنوان نماينده بارز مکتب اگزيستانسياليسم ، ، علي رغم اعتقاد به پوچي ذاتي زندگي اصرار دارد که بشر خود بايد به زندگي خويش معنا ببخشدانسان در هر لحظه از زندگي خود تواناست که در بين گزينه هاي مختلف ، آزادانه يکي را برگزيند، ومي تواند خود معناي زندگي خويش را بسازد و به آن معنايي را بدهد که بر زمينه ي آن بسر مي برداز نظر سارتر اگر انسان بتواند همه اشياء موجود در عالم را وسايلي ضروري در نظر بگيرد براي غايتي که در زندگي دارد ديگر هيچ شي ء نا ضروري و زيادي وجود نخواهد داشت .
از نظر سارتر اگر انسان بتواند باور کند زندگي اش داراي هدفي است و او مأموريت يا وظيفه اي براي انجام دادن دارد که هيچ کس ديگر نمي تواند آن را انجام دهد، در اين صورت احساس پوچي وجودش محو مي شود و زندگي در نظرش بي هدف و ناضروري نخواهد بود.
سارتر خود مي گويد: «آن چه اصالت بشري اگزيستانسياليستي مي ناميم عبارتست از تعقيب هدف هاي برتر و درون گرايي تعقيب هدف هاي برتر يعني فرا رفتن جاودانه بشر از حد خويش »(سارتر، ١٣٨٩،ص ٧٩) اما در نمايشنامه هاي او: ١-١ مرده هاي بي کفن و دفن : گاهي زندگي يک اشتباه است اما اين کاملا به خود آدم و انتخاب او گره خورده است اگر من مقصرم ،خرابکارم ،قاتلم ...