Abstract:
پژوهش حاضر به مطالعۀ کیفی دو زیست جهان زنان شهر تهران اعم از هیأت مذهبی و کافی شاپ میپردازد و طی آن معناها و تفاسیر و نمادهایی که این دو گروه از زنان از خود بروز میدهند مورد واکاوی قرار می گیرد. مطالعه کیفی در این تحقیق نشان می دهد که عوامل هویتی در طول دو دهه اخیر تغییرات اساسی کرده است، به طوری که وضعیت امروز زنان ایران با گذشته تفاوت های بسیارشایانی را نشان می دهد. پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری و ر وش تحقیق کیفی پدیدارشناسی و با تکنیک تحلیل تماتیک(مضمون) در شهر تهران انجام یافته است. جمعیت مورد مطالعه این مقاله زنان شهرتهران است که از بین آنها تعداد 42 نفر به روش نمونه گیری نظری انتخاب و با مصاحبه های عمقی اطلاعات مورد نظر جمع آوری و مورد بازنویسی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مقوله های به دست آمده در نحوۀ شکل گیری هویت زنان را می توان در موارد زیر بیان کرد: فراغت سیّال، تأثیر موسیقی کافی شاپی، ترکیب نامتجانس سنت و مدرنیسم در فردیّت، شیوع کودکی مذهبی بر جدار ذهنی کنشگران، هدایت معنوی، اعتیاد اعتقادی، مهاجرت و احساس نیاز به باز تولید معنای دین در تکوین هویتی، دیالکتیک معنویت در تأثیر گذاری بر حاجت و معصیت، جاهلیت زنانه ناشی از تعصب، غلبه فرهنگ مرد سالاری و راهی برای عبور زنان، دوآلیته کافه و هئیت، تجانس ناهمگون، ساختارشکنی ارتباطی، عدم همخوانی هئیتهای مدرن با جوهره معنویت، ترکیب لذت و معنویت، کنش عاشقانه هئیتروها، بازسازی دیالوگهای معنوی. نتایج نشان می دهد که وقتی قرار است به شکل دهی هویت زنان در جامعه ایرانی امروز نگاه کنیم، ابتدا باید به مؤلفه های تأثیر پذیری آنان از هویت دینی که از خانواده یا از مدرسه برمی خیزد، توجه نشان داد. از سویی دیگر، بروز قالب های جدید مدرن مانند کافی شاپ در این زمینه می تواند تأثیرگذاری عمیقی بر روند ذهنی و هویتی زنان داشته باشد. همچنین چرخش های عمیقی در تغییر مسیر ذهنی زنان در حال شکل گیری است؛ به گونه ای که نوع نگرش آن ها الزاماً ضد معنویت و دین به حساب نمی آید، اما با نگاه سنتی دینی تفاوت هایی را نشان میدهد. از طرف دیگر حضور آنها در مکان های مدرن مانند کافی شاپ، بیانگر آن است که پذیرش مدرنیسم در نسل زنان امروزیک مسئله غیر قابل انکار است
Machine summary:
يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد که مقوله هاي به دست آمـده در نحـوة شـکل گيـري هويـت زنـان را ميتوان در موارد زير بيان کرد: فراغت سيّال، تأثير موسيقي کافي شاپي ، ترکيب نامتجانس سـنت و مدرنيسـم در فرديت ، شيوع کودکي مذهبي بر جدار ذهني کنشگران، هدايت معنوي ، اعتياد اعتقادي ، مهاجرت و احساس نيـاز به بازتوليد معناي دين در تکوين هويتي ، ديالکتيک معنويت در تأثيرگذاري بر حاجت و معصـيت ، جاهليـت زنانـه ناشي از تعصب ، غلبه فرهنگ مردسالاري و راهي براي عبور زنان، دوآليته کافـه و هيئـت ، تجـانس نـاهمگون، ساختارشکني ارتباطي ، عدم همخواني هيئت هاي مدرن بـا جـوهره معنويـت ، ترکيـب لـذت و معنويـت ، کـنش عاشقانه هيئت روها، بازسازي ديالوگهاي معنوي .
از سوي ديگر اما در همين جامعه زناني هستند که به جاي حضور در هيئت هاي ١٠ فصلنامه علمي سال هفدهم ، پاييز ١٤٠١ شماره ٥٢ مذهبي زنانه ، بيش تر در کافيشاپها به عنوان مکان مدرن حضور مييابند و به کنش گريهاي عرفي و جديد ميپردازند.
در نقد و بررسي پيشينۀ پژوهش ميتوان اين نکتۀ کليدي و اساسي را بيان کرد که عمده پژوهش هاي صورت گرفته نتوانسته اند به صورت هم زمان به تجربۀ زيستۀ زنان در دو زيست سنتي و مدرن يعني هيئت هاي مذهبي و کافيشاپها به صورت هم زمان بپردازند و موضوع را از منظر پارادايم تفسيري مورد واکاوي قرار دهند.
ضمن اين که شيوههاي فهم و تفسير متفاوت نيز در درون زيست جهان هاي متکثر با درجۀ بسيار بالايي قابل مشاهده و ١٦ فصلنامه علمي سال هفدهم ، پاييز ١٤٠١ شماره ٥٢ بررسي است .