Abstract:
از واژههای پرکاربرد، بهویژه در متون نقلی کهن، واژة «مجوس» است. این واژه در منابع روایی اسلام سهم قابل توجه از احادیث را به خود اختصاص داده است. آنچه حائز اهمیت و مبنای این نوشتار بوده، تعیین مصداق مجوس در متون اسلامی است. دو دیدگاه کلی دربارة مصداق مجوس مطرح است. برخی نویسندگان دایرة مصادیق مجوس را گسترده دانسته و برای آن فرقههای متعددی نام بردهاند که در تعداد و اسامی این فرقهها با یکدیگر اختلاف دارند. نوشتار پیشرو پس از ذکر موافقان این دیدگاه و نقد دیدگاه آنان، به سرگذشت پیروان ادیان ایران باستان پرداخته و تنها دین زندة ایران باستان را آیین زرتشت دانسته است که پیروان فعالی دارند و تنها زرتشتیاناند که میتوانند مصداق مجوس باشند؛ سپس با تحلیل و تطبیق مجوس در روایات اسلامی، این دیدگاه را برگزیده است که تنها مصداق مجوس در متون دینی اسلام، زرتشتیان هستند.
One of the most frequently used words, especially in ancient narrative texts, is the word "majus". There are significant number of hadiths on this word in the Islamic tradition. The question of this article is to determine the referents of “majus” in Islamic texts. There are two general views about the referent of “majus”. Some writers have considered a wide range for the referents of “majus” and have named several sects for it; while they disagree on the number and names of these sects. Mentioning the supporters of this point of view and criticizing their idea, this article deals with the history of the followers of ancient Iranian religions and considers Zoroastrianism to be the only living religion of ancient Iran, which has active followers; Zoroastrians are the only ones who can be the referent of “majus”. Analyzing and comparing “majus” in the Islamic narrations, this article chooses this point of view that Zoroastrians are the only referents of “majus” in Islamic religious texts.
Machine summary:
براي نيل به ديدگاه برگزيده، نخست به توصيفي مختصر از اديان و مذاهب ايران باستان و سرگذشت پيروان پرداخته، سپس با ذکر آيات قرآن و روايات، مصداق مجوس در اين منابع اسلامي معين شده است.
دانستن اين امر بسيار مهم است که اين حجم از احاديث نقلشده و دربردارندة واژة «مجوس» در متون روايي، بر چه کساني قابل تطبيق است يا بهعبارتي، کدام پيروان اديان ايران باستان را دربرميگيرد؟ در خصوص پيشينة اين بحث، پژوهشهايي صورت گرفته است که ميتوان به مقالات زیر اشاره کرد: «مجوس در روايات اسلامي» (عليمردي و خيبري، 1394)؛ «مجوس در قرآن و روايات» (عظيمزاده، 1381)؛ و «مجوس و اهل کتاب در منابع و مدارک اسلامي» (محمدحسينزاده، 1387).
هرچند ميان اين مقالات و نوشتار پیشرو در برخي عناوين شباهتهايي وجود دارد، ازجمله اينکه برخي مجوس را همان زرتشتيان دانستهاند، ولي وجه تمايز و نوآوري اين نوشتار در سه امر ذيل خلاصه ميشود: الف) تحليل و نقد ديدگاه موافقانِ اعم بودن مجوس نسبتبه زرتشتيان، بهويژه مؤلفان ملل و نحل؛ ب) توصيف اديان و مذاهب ايران باستان براي روشن شدن اينکه مجوس به پيروان کدام اديان ايراني اشاره دارد؛ ج) بررسي روايي مصداق مجوس.
ديدگاه دوم که نظر برگزيده در اين نوشتار است، رابطة مجوس و زرتشتيان را تساوي ميداند؛ به اين معنا که اصل در منابع اسلامي تا به امروز اين است که هرجا واژة «مجوس» بهکار رفته، مراد زرتشتيان است؛ مگر موارد نادري بتوان يافت که با کمک شواهد و قرائن، مجوس بر مشرک و کسي که از اهل کتاب نباشد، اطلاق شده باشد، نه بر زرتشتيان؛ زيرا در کتب لغت فارسي براي مجوس دو مصداق ذکر کردهاند: 1.