Abstract:
خمکدوزی واژۀ دگرگونشدۀ خامهدوزی است که سفیددوزی نیز خوانده میشود. این هنر، بازنمودی از صبر و خلاقیت زنان و دختران سیستانی است که با استفاده از نخ و پارچۀ ابریشمی، بهشکل نقوشی بسیار ظریف، ساده، انتزاعی و هندسی به دو روش ذهنیدوزی و روش شمارش تار و پود دوخته میشود. هدف این پژوهش، شناخت، دستهبندی و تبیین ویژگیهای بصری نقوش در هنر خمکدوزی سیستان و همچنین شناخت مبانی شکلگیری آنها جهت کمک به احیاء این هنر اصیل و بومی است. برای نیل به این اهداف سعی شده است به این پرسشها پاسخ داده شود که در هنر خمکدوزی سیستان، چه شکلهایی مبنای شکلگیری نقوش هستند؟ و از ترکیب این شکلها، چه نقوشی ایجاد میشوند؟ این پژوهش کیفی به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است چراکه ضمن معرفی نقوش خمکدوزی به تحلیل شیوههای ترکیب نقوش در این هنر نیز پرداخته میشود. روش جمعآوری اطلاعات تحقیق، کتابخانهای و میدانی است. علاوه بر استفاده از منابع مکتوب، گردآوری و شناخت بسیاری از این نقوش از طریق مصاحبه با بافندگان آنها در روستاهای سیستان فراهم شده است. نتایج حاصل نشان میدهد مبنای اصلی ایجاد نقوش در هنر خمکدوزی، مثلث متساویالاضلاع است. لوزی و مربعی که از دو مثلث مذکور ایجاد میشوند، منبع شکلگیری بسیاری دیگر از نقوشِ ترکیبی هستند. برخی دیگر از نقوش و ترکیبهای خمکدوزی بهویژه در روش ذهنیدوزی، از دایره و خطوط آزاد ساخته میشود. تمام نقوش خمکدوزی، آنگونه که در این هنر استفاده شدهاند، این قابلیت را دارند که با چیدمانهایی در قالب ریتمهای یکنواخت یا متناوب و در ترکیبهای متقارن، پرنقش و دورانی، به ایجاد نقوش متنوع منجر شده و در کاربردهای مختلف امروزی مورد استفاده واقع شوند.
Khomak-douzi, as a term, is a metamorphosed form of the word khame-douzi which is also be called Sefid-douzi. This art is actualy a representation of Sistani women and girl’s patience and creativity. It is manifested in beautiful and delicate patterns using silk fabrics and threads. In khomak-douzi, patterns which are made through Zehni-douzi or Texture-counting method include simple, abstract, and geometric types. The purpose of this thesis is to identify, classify, and elaborate on visual characteristics of patterns in Sistan’s Khomak-douzi while identifying pattern formation bases in order to help revive this original native art. In order to achieve this goal, this study tries to answer these questions: which patterns form the basis of Sistan’s Khomak-douzi? Which patterns can be resulted from the combination of available patterns? This study deploys is qualitative one using an analytic-descriptive method to discuss not only khomak-douzi patterns but also the possible combination of patterns in this art. The data used here were collected through a local investigation and available ducuments. In addition, most of the patterns have been collected through interviews with knitters in villages of Sistan. The findings of this research illutrate that the main figure in this art is triangle. Also, there are diamonds and squares, as a combination of two triangles, which form the base of many hybrid patterns. Some other patterns, especially those in Zehni-Douzi method, may use circles and lines as well. All patterns and their combination in Khomak-douzi are simple as well as geometric and capable of patterns consistent or continuous. They can also be used in symetrical, flamboyant, and rotational combination, which are made and used in modern applications.
Machine summary:
هدف اين پژوهش ، شناخت ، دسته بندي و تبيين ويژگيهاي بصري نقوش در هنر خمک دوزي سيستان و /هم چنين شناخت مباني شکل گيري آنها جهت کمک به احياء اين هنر اصيل و بومي است .
مسئلۀ اصلي اين پژوهش ، شناخت مبناي شکل گيري نقوش و ترکيب هاي مختلف آنها در هنر خمک دوزي سيستان است .
علي طاهري (۱۳۹۴) در پاياننامه اي با عنوان «بررسي و تحليل موتيف هاي موجود در هنرهاي سنتي سيستان» به بيان تاريخچه و معرفي هنرهاي سنتي اين منطقه شامل قاليبافي، سفالگري، خامه دوزي، فلزکاري و ساخت زيورآلات پرداخته و نقوش به کاررفته در اين هنرها را معرفي و مورد تجزيه و تحليل قرار داده است .
مناسادات حسيني (۱۳۹۹) در دوفصلنامه علميهنرهايصناعيايران پاياننامه کارشناسي ارشد خود با عنوان «مقايسه نقوش تزئيني رودوزيهاي سيستان با بلوچستان در پوشاک» به بررسي تطبيقي نقوش سال پنجم ، شماره ۲، پياپي ۹رودوزيهاي سيستان با نقوش سوزندوزي بلوچستان پرداخته و به اين نتايج رسيده است که نقوش اين رودوزيها به جهت هندسي و ِ پاييز و زمستان ۱۴۰۱ انتزاعيبودن ازنظر روش دوخت و ساختار مشابه هستند و دليل اين امر را هم جواري دوزندگان با يکديگر دانسته است .
دليل ديگر به کارگيري رنگ سفيد روي سفيد، اين است که اين رنگ در تبيين مبناي طراحي و ظرفيت هاي بصري نقوش هنر بين مردم سيستان و بلوچستان نشانۀ پاکي، صداقت و تقدس است و در گذشته ، خمک دوزي بيش تر براي وسايلي که نزد مردم آن دوره خمک دوزي سيستان، ۱۴۱ـ۱۵۴ مقدس و پاک بودهاند، هم چون سجاده، کلاه مردان بزرگ، دستمال حجله و ...