Abstract:
این مقاله باهدف بررسی پرسشهای مهم دربارة جایگاه مصلحت در فقه سیاسی مسلمانان تدوین شده است. پس
از توضیح برخی واژگان و طرح موضوع, به پیشینه کاربرد مصلحت در فقه سیاسی پرداخته شده؛ سپس مباحثک
اصلی در سه بخش ادامه یافته است. در بخش اولء مصلحتء پایة جعل احکام شرع که بهوسیله شارع مقدس در
نظر گرفته میشودء مورد بررسی استه در بخش دوم مصلحت بهصورت ابزاری که تشخیص و تعیین آن به
استنباط حکم کلی شرعی بیانجامد بررسی شده است. در همین بخش» به مبحث معروف مصالح مرسله در اصول
سیاسی و پایة صدور حکم حکومتی و ابزاری در مدیریت جامعه مورد بررسی قرار گرفته و دغدغة اصلی این
بخش این است که چگونه میتوان با لحاظکردن مصلحت به اصول و مبانی دینی و فقهی هم پایبند بود.
Machine summary:
در بخش سوم كه حسّاسترین بخش مقاله است، جایگاه مصلحت در فقه سیاسی و پایة صدور حكم حكومتی و ابزاری در مدیریت جامعه مورد بررسی قرار گرفته و دغدغة اصلی این بخش این است كه چگونه میتوان با لحاظکردن مصلحت به اصول و مبانی دینی و فقهی هم پایبند بود.
برخی از مهمترین این پرسشها عبارتاند از: آیا احكام شریعت، تابع مصالح و مفاسد است؟ آیا مصلحت تنها در جعل احكام رعایت شده یا در اجرای آن هم باید مصلحتسنجی كرد؟ جایگاه مصلحت در فقه سیاسی چیست و ضوابط آن کدامند؟ آیا مصالحی كه در ولایات و به ویژه ولایت حكومت اسلامی و فقه سیاسی مطرح میشوند، ضابطهمندند؟ در این مقاله ابتدا بهاختصار پیشینه مصلحت در فقه و اصول و سپس فقه سیاسی مورد بررسی قرار میگیرد.
پرسش اصلی در اینجا این است كه آیا میتوان مصلحت را پایة استنباط و استخراج احكام كلی شرعی دانست؟ بهعبارتدیگر، آیا مصلحت بهصورت منبع اصول فقهی مانند قرآن و سنت برای استنباط احكام شرعی، حجیّت و اعتبار لازم را دارد یا نه؟ همچنان كه پیشتر اشاره شد، این بحث از دیرباز در اصول فقه اهلسنت مطرح بوده است كه آیا مصلحت بهصورت یكی از منابع احكام، حجیت دارد یا نه؟ این بحث تحت عنوان «مصالح مرسله» در کتب اصولی آمده است.
(صرامی، 1380، ص116 به بعد) اقوال در بیان حجیت مصالح مرسله در حجیت مصالح مرسله برای اثبات حكم شرعی از آن، چهار قول مطرح شده است: حجیت مطلق، عدم حجیت مطلق، حجیت درصورتیکه مصلحت با اصلی از اصول شرع مناسبت داشته باشد (داخل بودن در مقاصد كلی شرع) و حجیت درصورتیکه مصلحت ضروری در مقابل مصالح حاجی و تحسینی باشد؛ بر اساس ترتیب اهمیت به این سه قسم قابل تقسیم است.