Abstract:
تبیین رابطه میان دین و دنیا، از مباحث چالشبرانگیز جهان معاصر است که متفکران مسلمان را در دو سوی نفی و اثبات در برابر هم قرار داده است. ازاینرو، امروزه توجه به دیدگاههای نواندیشان مسلمانی که به تمایز دین از دنیا (سکولاریسم) و نفی احکام اجتماعی اسلام میپردازند و نقد آنها اهمیت شایانی دارد. سید احمدخان هندی یکی از کسانی است که با پیشگامی نسبت به دیگر نواندیشان مسلمان، تمایز دین از دنیا را پذیرفته است. وی در این زمینه، دیدگاههایی دارد که تحت عناوینی همچون محدودیت دین به امور عبادی و روحانی، تعلیم و تربیت سکولار به جای دینی، تغییرپذیری احکام و قوانین اجتماعی، جدایی دین از سیاست و حکومت و عدم دخالت دین در اقتصاد و معیشت قابل طرح است. دیدگاههای سید احمدخان، از جهاتِ وابستگی به روش عقلگرایی افراطی، نادیدهانگاشتن اصول و شاخصههای فرهنگی و تربیتی اسلام، فرازمانیبودن و تغییرناپذیری چارچوبهای کلی احکام اجتماعی-سیاسی اسلام، اختصاص حاکمیت مطلق به خدا و دخالتدادن وحی در اعمال این حاکمیت، توجه به آیات و روایات فراوانی که به اقتصاد و معیشت دعوت کرده و قواعد آن را بیان میکنند، مخدوش است.
The explanation of the relationship between religion and worldly life is one of the challenging contemporary discussions at a global level, one that has arrayed rejecting and acknowledging Muslim thinkers against each other. Hence, paying attention to and criticizing Muslim neo-thinkers’ viewpoints who favor secularism and reject the social rules of Islam is of utmost importance. Sayyid Ahmd Khan Hindi is one of suchlike people who has accepted secularism much before other Muslim neo-thinkers. His views in this regard can be discussed under titles such as considering religion as limited to worshipping and spiritual issues, favoring secular rather than religious education and training, deeming social rules and regulations as changeable, opting for the separation of religion from politics and government, and supporting the separation of religion from economy. Sayyid Ahmd Khan’s viewpoints are flawed due to several reasons, including their reliance on humanism in content and thought system as well as their inconsideration of the cultural and training principles and indices of Islam, the trans-temporality and human-needs-based nature of the social rules of Islam, the ascription of the absolute sovereignty to God and the assignment of a role to divine revelation in the application of this sovereignty in Islam, and the existence of numerous verses and narrations that regard economy and express its rules.
Machine summary:
ديدگاه هاي سيد احمدخان ، از جهات وابستگي به روش عقل گرايي افراطي، ناديده انگاشتن اصول و شاخصه هاي فرهنگي و تربيتي اسلام ، فرازمانيبودن و تغييرناپذيري چارچوب هاي کلي احکام اجتماعي-سياسي اسلام ، اختصاص حاکميت مطلق به خدا و دخالت دادن وحي در اعمال اين حاکميت ، توجه به آيات و روايات فراواني که به اقتصاد و معيشت دعوت کرده و قواعد آن را بيان ميکنند، مخدوش است .
٧. سر سيد احمدخان ، تفسير القرآن و هو الهدي و الفرقان ، ترجمه محمدتقي فخرداعي گيلاني (تهران : آفتاب ، ۱۳۳۲)، پيش گفتار؛ پيتر هاردي، مسلمانان هند بريتانيا، ترجمه حسن لاهوتي (مشهد: بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، ۱۳۶۹)، ۱۳۸.
بدين ترتيب ، در انديشه اسلامي، رابطه بين دين و دنيا، تقريبا از نوع عموم و خصوص مطلق است ؛ يعني در همه عرصه هايي که بهره مندي از دنيا صدق ميکند، دين حضور دارد؛ اگرچه عکس اين مطلب درست نيست و در مواردي دين ، فراتر از عرصه هاي تمتع دنيوي است ؛ مانند جهت دوم مسائل اجتماعي و مسائل عبادي که به ارتباط با خدا برميگردند.
در نقطه مقابل مکتب اسلام که ارتباط بين تمام عرصه هاي زندگي با دين در آن لحاظ شده است ، سکولاريسم برخوردي همه جانبه با آن بخش از احکام شريعت را در دستور کار خود دارد که به نحوي با اقتصاد، حکومت ، آموزش ، بهداشت ، اخلاق ، حقوق ، مديريت و برنامه ريزي و ٢٨ به طورکلي نقش اجتماعي دين مرتبط تلقي مي شود.
سيد احمد در بحث هاي قرآني نيز از طريق تأويل آيات اجتماعي دين يا ترک تفسير آن ها، عملا قلمرو قرآن را به ارتباط با خدا تقليل داده است .