Abstract:
تحلیل اقتدارگرایی در نظامهای سیاسی، با استفاده از نظریات ارائهشده در حوزۀ فلسفهُزبان، مبنای اصلی ایننوشتار بوده است. پرسش اصلی این نوشتار نیز این بوده که با استفاده از کدام مؤلفهها در پساساختارگرایی میتوان فرایند عبور از اقتدارگرایی را آغاز نمود و اینکه با نگاه پساساختارگرایانه اصوالً این عبور چگونه خواهد بود. برای رسیدن به پاسخ ابتدا با استفاده از روش توصیفی در مورد پساساختارگرایی البته بر اساس دیدگاههای ویتگنستاین و دریدا توضیحاتی ارائهشده و تالش شده تا مؤلفههای درون آن مشخص گردد. بعدازآن تالش شده تا با استفاده از مؤلفههای موجود در پساساختارگرایی، اقتدارگرایی در نظامهای سیاسی تحلیل شود. پسازآن عبور از اقتدارگرایی مدنظر بوده و تالش شده با نگاه پساساختارگرایانه در مورد چگونگی این عبور توضیحاتی ارائه شود. در پایان نیز در مورد نوع حکومتی که با ویژگیهای پساساختارگرایی نزدیکی بیشتری دارد، توضیحاتی آورده شده است. نتیجه اصلی این نوشتار این بوده که در پساساختارگرایی ویژگیهایی وجود دارد که توجه به آنها در حوزهُ سیاست، میتواند برای عبور از اقتدارگرایی راهگشا باشد. ماهیت اجتماعی زبان، تغییرپذیری، تکاملپذیری، مرکز زدایی، بیپایان بودن تفاوتها و عدم تثبیت معنایی برخی از این ویژگیهای هستند
AbstractThe analysis of authoritarianism in political systems, using theories presented in the field of philosophy of language, has been the main basis of this article. The main question of this article was: which components in poststructuralism can be used to start the process of passing authoritarianism and what will this transition look like from a poststructuralist point of view? In order to reach the answer, first by using the descriptive method of poststructuralism, of course, based on the views of Wittgenstein and Derrida, explanations are provided and an attempt has been made to determine the components inside it. After that, an attempt has been made to analyze authoritarianism in politicalsystems by using the components of poststructuralism. After that, the transition from authoritarianism has been considered and an attempt has been made to provide explanations about how to transition from a poststructuralist point of view. In the end, there are explanations about the type of government that is closer to the characteristics of poststructuralism. The main result of this article is that there are features of poststructuralism that paying attention to them in the field of politics can be a way to overcome authoritarianism. The social nature of language, changeability, evolvability, decentralization, endless differences, and lack of semantic fixation are some of the characteristics.
Machine summary:
ايران دانشيار گروه علوم سياسي ، دانشکده علوم اداري و اقتصاد، دانشگاه علي علي حسيني اصفهان ، اصفهان ، ايران دانشيار گروه علوم سياسي ، دانشکده علوم اداري و اقتصاد، دانشگاه سيد جواد امام جمعه زاده اصفهان ، اصفهان ، ايران چکيده تحليل اقتدارگرايي در نظام هاي سياسي، با استفاده از نظريات ارائه شده در حوزة فلسفه زبان ، مبناي اصلي اين نوشتار بوده است .
زماني که از پساساختارگرايي صحبت ميشود نميتوان نقش برجستۀ دو تن از فيلسوفان بزرگ اين حوزه يعني لودويگ ويتگنشتاين ١ و ژاک دريدا٢ را ناديده گرفت که هردو نيز با ايده وجود يک خاستگاه مشخص در زبان و همچنين ترسيم يک چارچوب ثابت براي تحليل آن مخالفت کرده اند.
اولين و شايد مهم ترين فرض در انديشۀ ويتگنشتاين اين نکته است که واژگان و عبارات به خوديخود فاقد معناي مشخص هستند و راهي نيز وجود ندارد که به وسيلۀ آن براي عبارات يا مفاهيم گوناگون يک تعريف مشخص و دقيق ارائه نمود.
اين فرض باعث به وجود آمدن يک پرسش اساسي ميشود و آن اين است که اگر واژگان و عبارات به خوديخود فاقد معناي مشخص هستند، پس چگونه ميتوان در جملات ، عبارات و حتي گفتگوهاي مختلف به معنا دست يافت ؟ ويتگنشتاين در کتاب آبي به شکل مختصر به اين پرسش پاسخ داده ، لکن همين پاسخ ، پايه و اساس شکل گيري مهم ترين نظريۀ ويتگنشتاين در فلسفۀ زبان شده که همان نظريۀ معروف بازيهاي زباني ١ است .