Abstract:
ژار ژنت نظریه پرداز فرانسوی» روایت را به مفهوم واقعی کلمه دالء بیان؛ گفتمان یا روایت
معنا میکند و داستان را مدلول یا محتوای روایی میداند. وی در بحث مفهوم زمان اصطلاحات
متن روایی در نظر میگیرد. پژوهش حاضر بر اساس نظریه زمان روایی ژنت به بررسی رمان فی
غرفة العنکبوت میپردازد. این رمان یکی از آثار محمد عبدالنیی است که در سال ۲۰۱۷ میلادی
کاندیدای دریافت جایزه بوکر شد. این اثر از ۳۹ فصل تشکیل شده که تمامی فصول بدون عنوان
است و هر فصل در بین زمان حال» گذشته و گذشته در گذشته در حجریان است. با بررسی عنصر
زمان در رمان فی غرفة العنکبوت میتوان به میزان اهمیت و کارکرد ویژهاین تکنیک در پیشبرد هر
چه بهتر داستان پی برد. شکل روایت در این داستان به صورت دایره وار است به طوری که داستان
در همان نقطه شروع خود از لحاظ مکانی تمام میشود که نشان دهنده میزان نکته سنجی نویسنده
است. از نظر زمانی نیز رمان فی غرفة العنکبوت را میتوان جزء آثار چند لایه در نظر گرفت که با
شروع روایت اصلی در کنار آن و به صورت کاملا طبقه بندی شده روایتهای جانبی شکل
میگیرند تا راوی را به هدف خود برسانند. محمد عبدالنبی با برهم زدن خط سیر زمانی روایت
بوسیله پیشوازهای زمانی و بازگشتهای زمانی» در ضمن این زمان پریشی شخصیتهای داستان و
اطلاعاتی درباره مسایل مختلف مصر در آن دوره زمانی را به خواننده انتقال بذهد. از حیث
مژلفههای زمانی در حوزه نظم و ترتیب» گذشته نگری بیشترین کارکرد را در رمان داشته و در تداوم
نیز از هر چهار عنصر درنگ» حذف» تلخیص و صحنه نمایشی به بهترین وجه استفاده کند. هر
چند که رمان با قالب خاطره گویی و بازگشتها زمانی همراه است و انتظار میرود که شاهد میزان
بیشتری از بسامد بازگو باشیم اما نویسنده پیشتر از بسامد منفرد تا دیگر انواع آن استفاده کرده است.
این نشان دهنده تسلط نویسنده بر موطوع و همچنین توانایی او در ایجاد صحنههای متنوع است.
رمان فی غرفة العنکبوت رمانی برگرفته از ماجرایی واقعی است که در تاریخ مصر ماندگار شده
بنابراین جنبه واقعگرایی در آن نمود بارزی دارد. راوی در مسیر نقل سرگذشت «هانی» به عنوان
یکی از قربانیات ماجرای «کوین بوت» شرایط و اوضاع جامعه مصر را به صورت مستقیم و غیر
مستقیم نیز نشان میدهد.
Machine summary:
" (همان ، ۴۱) خواسته پزشکي روانشناس که تلاش ميکند هاني را وادار به نوشتن کند اما واقعا دليل اين باز يادآوري چيست ؟ با تصوير سازي از وضعيت اتاق محل سکونت هاني، قرص هاي آرامبخش و تنهايي او همگي خواننده را به چالش هاي بزرگتر دعوت ميکند که چرا هاني بعد از آزادي از زندان به جاي رفتن به خانه اش به اين اتاق پناهنده شده است ؟ و به چه علت به جاي صحبت کردن درباره آنچه برسرش آمده آن ها را مينويسد؟ راوي با زيرکي خواننده را کنجکاو و البته تشنه دانستن ميکند در نهايت به لال بودن او اشاره کرده اما اين خود شروع سوالات ديگري است ، چرا او قادر به تکلم نيست ؟ آيا از همان کودکي نميتوانسته ؟ پس چرا در آغاز داستان او جواب مأموران را داده بود؟ و سؤالاتي از اين قبيل که مخاطب را وادار مي سازد تا با هاني همراه شود البته الآن ديگر او ميداند که نبايد توقع شنيدن صدايي از هاني داشته باشد پس با نوشته هاي او همراه ميشود.
(ژنت ، ۱۳۹۸: ۴۵-۴۶) هر چند رمان في غرفة العنکبوت بيان واقعه اي تاريخي است و به تبع آن افعالي با سياق زماني گذشته را ميطلبد اما راوي توانسته با استفاده از پيشوازهاي زماني معدود در بزنگاه ها، داستان را براي خواننده جذاب کند.
از نظر زماني نيز رمان في غرفة العنکبوت را ميتوان جز آثار چند لايه در نظر گرفت که با شروع روايت اصلي در کنار آن و به صورت کاملا طبقه بندي شده روايت هاي جانبي شکل ميگيرند تا راوي را به هدف خود برسانند.