Abstract:
تکرار محور اصلی موسیقی است و موسیقی پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی با شعر دارد عوامل موسیقایی چون وزن ،قافیه،
ردیف، هماهنگی صامت ها و مصوت ها ،جناس ،تصدیر، طرد و عکس و ... که مجموعا آرایه های لفظی نامیده می شوند در
حقیقت نمونه هایی از تکرار هنری هستند که شاعر با شگردهای خاص آنها را در عناوین متنوع بکار می برد. وقتی این عناوین
با عنصر خیال و اندیشه همراه می شوند رستاخیزی در کلمات و تاثیر و بهره ای شگرف در شنونده ایجاد می کنند. این جستار
ضمن بررسی انواع تکرار در شعر نیما، به بازکاوی کلید واژه هایی می پردازد که به علت بسامد بالا، کلان نمادهای شعر نیما هستند و بار روحیات و پیامهای نیما را به دوش می کشند.
Machine summary:
(آرین پور ،1383: ج3، 602)آهنگ (لحن ) که نیما از آن نام می برد معرف این کیفیت است که وزن که موجد موسیقی بیرونی است و ایقاعهای کلمات که موسیقی درونی آن را می سازند در یک تلفیق شاعرانه آهنگ را در شعر ایجاد می کنند.
در دل کومه ی خاموش فقیر خبری نیست ولی هست خبر(همان:485) ــ تشابه الاطراف: با دستمزد کار پس آن گه به چهره باز با چهره بازی ای که از آن بود سرفراز وز سرفرازی ای در کار شادمان (نیما،1388 : 183) یک جرعه به من که آن فزاید جوشم جوشم بدهید تا نماند هوشم تا آنکه چنان شوم که از آوایش آوای کسی بیاید اندر گوشم (همان:849) هیچ کس جز من نباشد یار من یار نیکو طینت غمخوار من (همان: 33) ــ تضاد: بر هر کجا که بی حاصل، برجاست حاصلی(همان: 512) شادآمد و با خاطر ناشادم رفت بنیادم دادو خود ز بنیادم رفت(همان:810) ــ تکرار جهت تاکید: ای ملامت گو بیا وقت است ، وقت که ملامت دارد این شوریده بخت (همان: 34) چند !چند آخر مصیبت بردنا لحظه ای دیگر بباید رفتنا (همان: 34) ـ جناس جناس اختلافی: دو کلمه در یکی از صامت ها یا مصوت ها اختلاف داشته باشند.
برخی نمادها «در یک جمله شکل می گیرند و برخی در یک متن بارها تکرار می شود، برخی نیز تصویر کانونی و کلمه ی محوری یک شعرند»(فتوحی،1385: 197)چنین تصویرهایی که با تکرار در سراسر متن ریشه می دوانند نماینده ی یک بن مایه ی ذهنی و روانی بزرگ است و سلطه ی خود را بر سراسر متن تثبیت می کند و در پیوند با دیگر تصاویر نقش هماهنگ کننده و نظام دهنده را بازی می کند»(همان: 199) «شب» در شعر نيما يك كليد - واژه است که با بسامدی بیش از400 مورد حضوري معنا دار و موثر دارد .