Abstract:
نوشتار حاضر، شرحی است بر حدیثی منسوب به پیامبراکرم(ص) که در آن، اول علم را شناخت خداوند جبار و آخر آن را واگذاری امور به او برشمرده است. بررسی معانی اصطلاحاتی نظیر سلوک، معرفت، جبر، تفویض، رضا، توکل و فقر و بیان فرق میان آنها و نقش علم و معرفت در سلوک و رسیدن به لقای الهی از مطالب این مقاله است. نویسنده در مقاله خود، با استفاده از آیات قرآنی، به بیان راههای مقابله با هواهی نفس به منظور تقویت اراده پرداخته، انواع ذکر و جایگاه تفویض را نسبت به اهلذکر روشن ساخته است.
Machine summary:
"انسان در این مرحله باید در هر امری تسلیم باشد و بدون هیچ گونه نگرانی و دلهره و با رضایت کامل، همه امور خود را به خداوند متعال واگذار نماید.
«نیایش» از حالتهای انسان در منزل فقر و احتیاج به سوی خداوند بلند مرتبه است؛ ولی اساسا آن چه باید گفت این است که در هر نیایش و اظهار تهیدستی و احتیاج، شخص نیازمند و مضطری است که درخواست خود را با خواهش و التماس و اصرار بیان میکند.
پر واضح است که بین مفاهیم پیروی داوطلبانه و حتی به کنترل در آوردن آن، با واژه ابطال و از بین بردن هوای نفس ـکه همان مفهوم گونه گون از منزل تفویض إلی الله استـ تفاوت فراوانی وجود دارد و دعا یا نیایش، فقر الی الله و اضطرار، علنی کردن تحقیر هوای نفس و اعلام و اظهار احتیاج همه جانبه آن به سوی خداوند متعال است.
آن، این که از بین بردن هوای نفس به معنای ناکار آمدن جلوه دادن اراده و کنار گذاشتن یا ترک دوستیها، کینهها، تلاشها و حرکتهای زندگی انسان نیست؛ مثلا بیماری که خود را جهت مداوا به جراح سپرده تا او سینهاش را با تیغه تیز چاقویش بشکافد و جراح نیز او را به منظور مداوا و عمل کاملا بیهویش کرده تا جراحی کند، در واقع، حالات مقاومت، آگاهی، احساس واراده بیمار را کاملا متوقف کرده و از بین برده است؛ ولی این توقف، هیچ گاه به معنای تعطیل کردن و از کار انداختن اراده استفاده نشده است؛ زیرا انتخاب و داوطلبانه بودن شخص در این جا اهمیت فراوانی دارد."