Abstract:
فرهنگ،کلیتی پیچیده از اندیشه و عمل است که همهء اعتقادها،باورها،آرمانها،ارزشها، فنون و آداب و رسوم جامعه را در برمیگیرد،کیفیت زندگی را نمایان میسازد و شخصیت جامعهء انسانی به شمار میرود.به طور خلاصه مدیریت فرهنگ فرایندی است شامل شناخت و استفادهء بهینه از فرهنگ موجود،تغییر یا تضعیف باورها و هنجارهای ناخواسته،تقویت باورها،ارزشها و هنجارهای خواسته و تثبیت فرهنگ مطلوب.فرهنگ را میتوان به دو نوع مطلوب و موجود تقسیم کرد.فرهنگ مطلوب به فرهنگی گفته میشود که مشتمل بر ادراکات،انتظارات،باورها،آرمانها و رفتارها در خصوص آنچه باید باشد است،به عبارت روشنتر؛فرهنگی است که الگوهای رفتاری آشکار و رسما تأیید شده را دربرمیگیرد،اما فرهنگ موجود به عملکردها و رفتارهای موجود در جامعه و آنچه عملا بر جامعه حاکم است،اشاره میکند.الگوهای تبیین فرهنگ متعددند و مدیران فرهنگی باید براساس یکی از آنها و در چارچوب همان الگو،راهبرد مناسبی را از بین راهبردهای فرهنگی تغییر،انتقال و فراگیری،تثبیت،تقویت،حفظ،توسعه و تکامل طبیعی،پرورش و ایجاد فرهنگ انتخاب کنند.این سیاستها و راهبردها نیز به نوبهء خود با یک یا چند روش از روشهای اجرایی که عبارتند از:آموزش،تغییر افراد کلیدی،داستان، الگوسازی،تشویق و تنبیه و قوانین و مقررات اعمال میشوند.
Culture refers to a complicated generality made up of thoughts and
deeds and contains all the beliefs, values, aspirations, techniques,
customs. and traditions of a society. It manifests the quality of life,
and for human societies it has the same position as the personality
of a person. Cultural management can be summarized as a process
of recognizing and benefiting from the existing culture, changing
or weakening of undesirable beliefs or norms, and strengthening
desirable beliefs, values and norms. Culture can be categorized in
two types: Desired and Existing. Desired culture is a culture made
up of concepts, expectations, beliefs, ideals and behaviours in
regards to what should be. In other words, in a “desired culture”
behavioural models are clearly defined, whereas “existing
culture” points to the existing manner and behaviour in the society
and what is going on the society. Defining the existing situation
based on a model can be different in “defined cultures”. Therefore,
cultural managers should choose the most suitable one in such a
framework, and by choosing the best cultural strategy of change,
fransition, adaptation, stabilization, enhancement, mainfenance,
and development and natural process qf perfection, they could
establish and nurture the desired culture. These policies and
strategies can be implemented through several ways and executive
means such as the following: Education, changing key personnel,
anecdotes, sefting examples, encouragement, admonishment, and
rules and regulations.
Machine summary:
فرهنگ مطلوب به فرهنگی گفته میشود که مشتمل بر ادراکات،انتظارات،باورها،آرمانها و رفتارها در خصوص آنچه باید باشد است،به عبارت روشنتر؛فرهنگی است که الگوهای رفتاری آشکار و رسما تأیید شده را دربرمیگیرد،اما فرهنگ موجود به عملکردها و رفتارهای موجود در جامعه و آنچه عملا بر جامعه حاکم است،اشاره میکند.
(طوسی،2731،ص 2) برای فرهنگ به معنی دوم که شامل اندیشهها،عقاید،طرز تلقیها،سوگیریها،احساسات، هنجارها و رفتارهای متناظر بر آنها میشود،تعریفهای ارائه شده که به دو تعریف بسنده میکنیم: «فرهنگ به کلیتی پیچیده از اندیشه و عمل اشاره دارد و همه اعتقادها،باورها،آرمانها و ارزشها،فنون و آداب و رسوم جامعه را دربرمیگیرد،کیفیت زندگی را نمایان میسازد و برای جامعه انسانی دارای همان حکم است که شخصیت برای فرد دارد».
در مطالعهء روش گروه اول که معتقد بودند فرهنگ شامل باورها و ارزشهای حاکم بر افراد است و رفتارها،آثار قابل مشاهدهء فرهنگ میباشند،ملاحظه شد که این روشها بیشتر بر کشف نظرات و دیدگاهها متمرکز بودند و به میزان محدودی نیز میخواستند رفتارها را مشاهده کنند.
این سیاست بر آن است تا کسانی را تأیید و تقویت کند که برای آن فرهنگ ارزش قائلند و آن را حمایت میکنند و را کسانی که در برابر آن بایستند،تنبیه تعیین میکند یا آنها را مورد تشویق و حمایت خود قرار نمیدهد.
3. تنها یک یا چند روش محدود برای اعمال مدیریت فرهنگ وجود ندارد،بلکه روشهای مختلفی-بسیار بیشتر از آنچه در این مقاله به عنوان نمونه ذکر شده است-وجود دارد.