Abstract:
سنایی غزنوی(529 -467هـ .)، توفیق آن را داشته است بر بسیاری از شاعران پس از خود، تأثیر اساسی بگذارد. به ویژه عطار و مولانا جلالالدین، از کسانی هستند که آثارشان، وامدار سنایی است. او شعر فارسی پس از خود را، کاملا متحول کرد. یکی از تحولات بنیادینی که در شعر فارسی به وجود آورد، این بود که، مسایل کلامی و باورهای اسلامی را به طور جدی وارد شعر فارسی کرد. یکی از این مسائل، مسألهی عدل الاهی است. در این مقاله، نگارنده با نگاهی گذرا به رأی و نظر متکلمان اسلامی در مورد عدل الاهی، سعی دارد که در لابهلای ابیات مثنوی حدیقهالحقیقه، به نظر سنایی نیز برسد.
Machine summary:
"پس: هر چه زایزد بود همه نیکوست هر چه از تست سر به سر آهوست (حدیقه/156) نتیجهگیری با توجه به اینکه سنایی حسن و قبح اعمال را چون ماتریدی، عقلی ـ شرعی میداند 1 و معتقد است که عقل بالاستقلال توانایی تشخیص خوبیها و بدیها را به طور 1- اگر چه به دلیل آمیختگی فراوان کلام ماتریدی و اشعری، فصل ممیز دقیقی میان آنها نمیتوان پیدا کرد (افاضات شفاهی دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی) اما در بسیاری از کتابها یکی از تفاوتهایی را که میان اشاعره و ماتریدی برشمردهاند، قائل بودن ماتریدی، بر خلاف اشعری، به حسن و قبح عقلی است.
مطلق ندارد، و نیز چون در نگاه سنایی رابطهی خداوند با آفریدهها به ویژه انسان مبتنی بر لطف است، و به خیر محض بودن افعال الاهی باور دارد، و باری تعالی را منزه از آن میداند که در حق مخلوق خود، ارادهی شر کند و ارادهی او را حتی اگر در قالب بلا و سختی باشد جز خیر مطلق نمیداند و همچنین هر کس میتواند مشمول قهر و لطف خدا قرار گیرد و در برابر قهر و لطف او موسی و فرعون تفاوتی ندارند، و نهایتا چون نظام آفرینش را نظام احسن (بهترین نظام ممکن) میداند و بر این باور است که هیچ کار بدی از خدا سر نمیزند و اگر در برخی موارد کژی و ناراستیای در نظام آفرینش دیده شود به دیدهی دوبین و کجبین ما بر میگردد و نه به افعال الاهی؛ به این نتیجه خواهیم رسید که نگاه او در این مسأله آمیزهای است از ماتریدیه و اشاعره و عرفان."