Abstract:
تحلیل فرایند تصمیمگیری سیاسی از جایگاه بسیار ممتازی در علم سیاست برخوردار است،چراکه به عقیده بسیاری از دانشمندان علم سیاست،سیاست یعنی تصمیمگیری و چگونگی پرداختن به آن.پرداختن به این فرایند بر اساس نظریهها و فلسفه سیاسی-اجتماعی خاصی صورت میگیرد که در این نوشتار این نظریه و فلسفه،رویکرد نهادگرایی است.مفهومپردازی رویکرد نهادگرایی به عنوان پیش شرط اصلی فرایند تصمیمگیری در محیطهای سیاستگذاری هدف اصلی این مقاله است تا رویکرد فوق را در فهم مسأله تصمیمگیری سیاسی آزمون کند و ویژگیهای تصمیمگیری را با ظرفیت نهادی در مبادلات سیاسی پیوند زند و چارچوب نهادی را به عنوان قواعد بازی مبادله سیاسی یا محیط نهادی-سیاسی بنگرد.در واقع،یک تصمیم،نهاد میآفریند و این نهاد خالق فرایندهایی میگردد که تصمیمگیری های سیاسی بعدی را آسانتر میکند،چرا که معیار مهم در رویکرد نهادگرایی وجود ارزشها،هنجارها،قواعد و کردارها در یک جامعه سیاسی است.
Machine summary:
"مقالات علمی:رویکرد نهادگرایانه به فرایند تصمیمگیری سیاسی
که بر اساس فلسفه سیاسی-اجتماعی ترسیم میشود و آن را به صورت یک فرایند درمیآورد،فرایندی که اشاره به تعاملات گروهی و نهادی دارد و سعی
(تصمیمگیری)است که به صورت چارچوبی برای تحلیل تأثیر تفکر نهادی در
یا محیط نهادی-سیاسی مینگرد،اما قبل از آزمون رویکرد نهادگرایانه به فرایند
میشود و از رویکرد نهادگرایانه برای تصمیمگیری سیاسی استفاده
نهادی قواعد بازی مشخص میشود و در ترتیبات نهادی بحث این است که در
فرایند تصمیمگیری سیاسی نشان دهد که چگونه یک تصمیم در حوزهی سیاست داخلی میتواند از طریق این رویکرد اتخاذ شود و چه پیامدها و نیازهایی را با
در رویکرد نهادگرایانه نیز معیارهای مختلفی برای تصمیمگیری وجود دارد که
تکمیلی با چارچوبهای نهادی دیگر دارد و یا حتی ممکن است آنها را تأمین
این زمانی است که چارچوبهای نهادی با یکدیگر تلاقی میکنند و دریچهای
نهادی باعث شده تا در رویکرد تصمیمگیری نهادگرایانه اصل بر شناخت شرایطی
کسی آنها را طراحی نکرده است و در واقع در مقابل ترتیبات نهادی در فرایند
پارامترهای انتقال،ترجیحات فردی را وارد محیط نهادی ساخته و با سازماندهی آنها به امر تصمیمگیری نهادگرایانه کمک میکند.
تصمیمگیری سیاسی حامل عملکرد قدرتهای نهادی است.
(Hargreaves Heap,2004,461) در واقع فرایند تصمیمگیری فرآیندی است که از طریق آن بازیگران،منابع و هویتهای جدید
چارچوب نهادی است که خود وابسته به ارتباط آنها با یکدیگر و برتری یا
است که بازیگران سیاسی و صاحبان قدرت(چارچوبهای نهادی)در مورد آن
میکنند خود را الزاما بر قواعد و هنجارهای اجتماعی به عنوان پیششرط گفتمانی رویکرد فوق مقید سازند و از آنها متابعت کنند."