Abstract:
اعتقاد به تناسب سوره ها ـ در هر دو شاخه اصلی آن؛ یعنی، ارتباط فرجام هر سوره با آغاز سوره بعد از خود و ارتباط مضمون میان سوره های پی در پی ـ عمدتا مبتنی بر پذیرش توقیفی بودن ترتیب سوره ها و قبول دلایل مربوط به آن است؛ حال آنکه دلایل مؤید این دیدگاه، از نظر علمی فاقد اتقان لازم اند و از این رو، از اثبات وقوع توقیف در ترتیب سوره ها ناتوانند؛ افزون بر آنکه، سوره ها به طور کلی در افاده معانی خود، به سوره های قبل یا بعد تعلقی ندارند؛ بلکه در لابه لای هر کدام، موضوع یا موضوعاتی جداگانه به بحث نهاده شده اند که مستقل از دیگر سوره ها قابل ملاحظه و بررسی اند ـ هر چند همگونی هایی میان عموم سوره های قرآن از سوره های همجوار یا غیرهمجوار می توان یافت. همچنین جواز شرعی جا به جا تلاوت کردن آنها قرینه ای بر عدم وجود تناسب ذاتی میان آنهاست. علاوه بر آنکه با تامل در بسیاری از تناسب های ادعایی و برنهادن آنها با همدیگر می توان به ذوقی و سلیقه ای بودن استنباط آنها پی برد؛ چندان که به نظر می رسد تناسب ها و شباهت های مورد ادعا در سوره های همسایه ـ که طرفداران نظریه تناسب سوره ها آنها را مسلم تلقی کرده اند ـ به اصول ثابت و قابل قبول اتکا ندارند. بر این اساس، دشوار بتوان وجوه تناسب پیش گفته و دلالت آنها بر معانی واقعی را پذیرفت و در نتیجه، صحت اصل نظریه تناسب سوره ها سخت محل تردید است
Machine summary:
"اسلامپژوهی شماره سوم،پاییز و زمستان 1385،صص 1-15 نقد نظریه قائلان به تناسب سورهها در قرآن عبد الهادی فقهیزاده* چکیده اعتقاد به تناسب سورهها-در هردو شاخۀ اصلی آن؛یعنی،ارتباط فرجام هر سوره با آغاز سورۀ بعد از خود و ارتباط مضمون میان سورههای پیدرپی- عمدتا مبتنی بر پذیرش توقیفی بودن ترتیب سورهها و قبول دلایل مربوط به آن است؛حال آنکه دلایل مؤید این دیدگاه،از نظر علمی فاقد اتقان لازماند و ازاین رو،از اثبات وقوع توقیف در ترتیب سورهها ناتوانند؛افزون بر آنکه،سورهها به طور کلی در افادۀ معانی خود،به سورههای قبل یا بعد تعلقی ندارند؛بلکه در لابهلای هرکدام،موضوع یا موضوعاتی جداگانه به بحث نهاده شدهاند که مستقل از دیگر سورهها قابل ملاحظه و بررسیاند-هرچند همگونیهایی میان عموم سورههای قرآن از سورههای همجوار یا غیر همجوار میتوان یافت.
زرکشی در مقام بیان دلایل توقیفی بودن ترتیب سورهها مینویسد: «برای ترتیب موجود سورهها در قرآن کریم ملاکهایی وجود دارد که نمایانگر توقیف در ترتیب آنها از سوی شخصی حکیم است:گاهی براساس حروف،پشت سر هم قرار گرفتهاند؛چنانکه در حوامیم میبینیم و گاه بنابر موافقت معنایی اول یک سوره با پایان سورۀ قبل،مانند آخر حمد و اول بقره و زمانی نیز به علت هماهنگی در وزن و ترنم،مانند آخر«تبت»و اول«اخلاص»و سرانجام گاهی براساس وجود شباهت کلی مطالب دو سورۀ پیدرپی،مانند«و الضحی»و«ألم نشرح»(زرکشی،1408،ج 1:329)."