Abstract:
راویان و جامعان روایی، احادیثی را به پیامبر (ص) نسبت می دهند که درون مایه آن، به نوعی به فضیلت و برتری اهل فارس اشاره دارد تا حدی که می گوید اگر علم در ستاره ثریا هم باشد، اهل فارس بدان نایل خواهند شد. این فضل و برتری در روایات، حداقل با سه واژه «ایمان»، «علم» و «دین» آمده است. این احادیث را می توان در مجامع حدیثی، کتاب های تاریخی و تفاسیر شیعه و اهل سنت جستجو کرد. در این مقاله، نخست، گستره انعکاس روایات اهل سنت که از بسامد بیشتری برخوردار است، مورد بررسی قرار گرفته، سپس به نقل های امامیه پرداخته می شود. آنگاه محتوای آن ها بررسی و دیدگاه های گوناگون درباره مصادیق آن ها مورد بحث قرار خواهد گرفت. در ارزیابی این روایات، چند دیدگاه اساسی مطرح شده است، به این صورت که گروهی با اعلام صحت و یا سکوت، موافقت خود را با آن ها ابراز داشته و برخی دیگر که تماما از متاخران هستند، مخالف این احادیث اند و تمام آن ها را جعلی می پندارند. در این میان، دیدگاه بینابینی وجود دارد که برخی از این احادیث را صحیح و برخی را تحریف شده می داند. در پایان، با بررسی رجالی و سندی روایات، به این نتیجه دست یافتیم که این احادیث از دید اهل سنت، صحیح و مطابق علم الحدیث شیعیان، ضعیف است.
عربی:
هناک من الرواة و جامعی الأحادیث من ینتسب أحادیث الی النبی (ص)، تشیر فحواها الی فضل أهل الفارس الی أن تعتقد أنه لو کان العلم فی الثریا لتناوله رجال من أهل الفرس، و هذه الفضیلة قد عبرت بالمفردات الثلاث (الایمان و العلم و الدین) حیث یمکن البحث عن هذه الأحادیث فی الأوساط الحدیثیة و الکتب التاریخیة و تفاسیر الفریقین (الشیعة و اهل السنة). و فی هذا المقال نتعرض لدراسة رحاب صدی روایات أهل السنة الکثیرة الاستعمال، ثم نتعاطی ما نقله الشیعة الامامیة، و نسلط الضوء علی ما تحتویه هذه الروایات و الرؤی المنوعة عن مصادیقها. و تقدم آراء أساسیة فی تقدیر هذه الروایات، حیث أعلن جماعة صحتها أو سکتوا عنها موافقین لها، و أظهر جماعة أخری متأخرة مخالفتهم مع هذه الاحادیث، و قالوا بکو مختلقة. مضافا الی ذلک یوجد رأی آخر جنب الرأیین اعتقادا بأن قسما من هذه الاحادیث صحیحة و قسما منها مختلقة. و أخیرا إستنبطنا أن هذه الاحادیث صحیحة من منظر اهل السنة و ضعیفة من منظر الشیعة، مستندین الی التقصی فی رجال هذه الاحادیث و أسانیدها.
Machine summary:
اصل و دیدگاه غالب بر عدم اعتبار اینگونه احادیث است، به دلیل آنکه انگیزة کافی برای جعل این نوع مطالب وجود دارد، زیرا سخنان گهربار پیامبر(ص) پس از قرآن، دارای بیشترین اعتبار نزد مسلمانان بوده و چنانچه فرد یا گروهی، قصد برتر جلوه دادن قوم یا سرزمینی را داشته، با جعل سخن و سندسازی به آن دست میزده است.
حدیثی با تفاوت در برخی واژهها به صورت: «لو کان الایمان یا الدین یا العلم منوطاً یا معلّقاً بالثریا لتناوله رجال یا رجل من اهل فارس» از پیامبر(ص) وارد شده که بررسی صحت و سقم آن، موضوع این مقاله است.
»(ترمذی، 1403ق، ج5، ص60/ با اندکی تفاوت: ابن قتیبه، بیتا، ج2، ص330/ مقدسی، 1411ق، ص488) در روایاتی دیگر، اما این بار با اضافات بیشتر و تأکید بر اینکه عربنژادان به ایمان دست نمییابند، آمده است: «حدثنا محمد بن احمد بن الحسن ثنا بشر بن موسى ثنا الحمیدی ثنا سفیان ثنا مجمع بن یحیى الانصاری أخبرنی خالد بن سعد قال سمعت ابا هریرة بالدوداء یقول حدثنا محمد بن عبدالرحمن ابن مخلد ثنا شیران بن موسى ثنا عبدالله بن محمد الزهری ثنا سفیان عن مجمع الانصاری عن خالد بن سعد قال سمعت ابا هریرة یقول ابشروا یا بنى فروخ فلو كان الایمان معلقا بالثریا لا تناله العرب، لنالته العجم.
چنانکه مشخص شد، بسامد این روایات در منابع امامیه، نسبت به منابع اهل سنت بسیار کمتر است و حتی برخی از این احادیث، به نقل از راویان و کتب اهل سنت در مجامع امامیه راه یافته است؛ برای نمونه، علامه مجلسی، یک بار این حدیث را از کتاب حیاة الحیوان ابن عمر (مجلسی، 1404ق، ج48، ص305) و چند مرتبه از ابوهریره نقل کرده است.