Abstract:
عنصر مصلحت به منزله یکی از اصلیترین بنمایههای نظام حکیمانه تشریع در قوانین الهی و حکومتی در نظام اسلامی،دارای زیرساختهای متعددی در دید کلامی است.در نوشتار کنونی بر آن شدیم از رهگذر بررسی پارهای از این زیرساختها،گوشهای از جایگاه ویژه این عنصر تعیینکننده را تبیین نماییم.بر این اساس،ضمن تشریح شش زیرساخت اصلی«کمال و سعادت،علم،تدبیر و مهندسی امور،حسن عقلی،عدل و حکمت»ارتباط هرکدام با مصلحت را بیان کردیم.در خاتمه برای تکمیل مطلب،با بررسی اجمالی مبحث کلامی جنجالبرانگیز سکولاریزاسیون،نقطه تمایز جایگاه آن را با جایگاه مصلحت در فقه تبیین نمودیم.
The element of interest as one of the most essential bases of the wisely based system of legislation in Islamic laws has been theologically established on various foundations. In this paper، it has been intended to explain some of these foundations and their significant parts. The author، therefore، has described six main foundations including perfection and happiness، knowledge، managing and engineering the affairs، wisely beauty، justice and wisdom. Then their relations to interest have been shown. And finally، the contentious theological problem of secularization has been briefly surveyed and its difference with jurisprudental interest has been justified.
Machine summary:
"تا بدین جا میتوان به این نتیجه رهنمون شد که چون دو مفهوم خیر و لذت،بیشتر درباره منافع مادی و دنیوی به کار گرفته میشوند،نمیتوانند از زیرساختهای کلامی عنصر مصلحت در فرامین الهی و حکم حاکم اسلامی شمرده شوند؛زیرا،به وضوح،در موارد بسیار، برای قضا و قدر و فرمان الهی خیر و لذت مادی قابل تصور نیست؛ازاینرو،برای دستیابی به پاسخی جامع در این راستا باید با تأمل در مفهوم«مصلحت»به عنوان غایت و هدف والای وضع تکالیف و حکم به قضا و قدر از سوی شارع متعال،و جعل تکالیف بر طبقات جامعه در موارد خاصی از رخدادهای فردی و اجتماعی از سوی حاکم شرع،دریابیم که غایت مزبور، برگرفته از پدیده لذت و خیر است یا از مقوله ثالثی است که لذت و خیر نیز،میتوانند در متن آن موجود باشند/ از آنجا که شارع متعال برای لحاظ مصلحت،به غایت و برآیند نهایی افعال نظر داشته و مطابق همان برآیندها جهتگیری مینماید،غوطهور شدن فرد و جامعه در پارهای مشکلات و ناملایمات به جهت غایت سازنده و تأدیبکنندهای است که براساس مصلحت ایشان در انتظار آنان است،هرچند به ظاهر هیچگونه توجیه مادی،لذتبخش و خیرآمیزی در نگاه اهل دنیا در پی نداشته باشد.
(همان:خطبه 68) با دقت در مجموعه آیات و احادیث مزبور،به این نتیجه رهنمون میشویم که عنصر مصلحت در خدای متعال برگرفته از علم بیمنتها و نامحدود وی است،به گونهای که در هیچیک از موارد سنجش مصالح عباد،بدون احاطه کامل بر تمام ابعاد و نیازهای جسمی و روحی انسان،اقدام ننموده،مصلحتسنجی او صرفا دارای پیشینهای مبتنی بر علم است؛ ازاینرو،بدون شک مصلحتسنجی حاکم اسلامی نیز،در طول حاکمیت خداوند و در مرحلهای نازل،باید با توجه به علم و آگاهی نسبی از پدیدههای اجتماعی و فرازونشیبهای آن باشد."