Abstract:
حافظ و ابن فارض، دو شاعر عارف و دو غزل سرای بلند آوازه، در عرصه ادب پارسی و عربی هستند. هر چند ادیبان دانشور و پژوهشگران ژرف اندیش، درباره اشعار هر کدام شرح های چندی نوشته و سخنان فراوان گفته اند؛ اما در عرصه ادبیات تطبیقی و سنجش دو سویه مضامین شعری این دو شاعر، کاری در خور، آن جام نشده است.
یکی از موضوعات برجسته، در شعر این دو شاعر که می توان گفت نقش محوری دارد، عشق است. هر چند در باب عشق، سخنان فراوانی عرضه شده، اما باز هم میدان سخن، برای شیفتگان این عرصه باز است. در این نوشتار، بر آن شدیم تا ویژگی های عشق را از زبان این دو شاعر بشنویم. برای این کار، شش ویژگی: ازلی و ابدی بودن عشق؛ عشق، اساس آفرینش؛ دشواری راه عشق؛ شرافت و فضیلت عشق؛ عشق مایه صفای باطن و تهذیب نفس؛ عشق دانش حقیقی و مایه بصیرت و معرفت؛ مورد بررسی تطبیقی و تحلیل قرار گرفته است.
Machine summary:
"{Sمی خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار#این موهبت رسید ز میراث فطرتمS}(242) و: {Sنقش مستوری و مستی نه به دست من و تست#آنچه سلطان ازل گفت بکن آن کردمS}(همان،247) و ابن فارض،در قصیدهی تائیه چنین میسراید: {Sمنحت ولاها یوم لا یوم قبل أن#بدت عند أخذ العهد فی اولیتیS}(دیوان،61:1983) محبت معشوق در آن روز که روز متعارف وجود نداشت؛زیرا پیش از آنکه حضرت معشوق،در گرفتن عهدالست بر من و حقیقت من آشکار شود،محبت خویش را به من عطا کرد.
حافظ طرح محبت و رنگ الفت را قدیم میداند: {Sنبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود#زمانه طرح محبت نه این زمان انداختS}(دیوان،13) و ابن فارض عشق خود را نسبت به یار قدیم میداند؛زمانی که قبل و بعدی وجود نداشته است.
و لسان الغیب چنین میسراید: {Sماجرای من و معشوق مرا پایان نیست#هرچه آغاز ندارد نپذیرد آنجامS}(دیوان،240) {Sعرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده#به جز از عشق تو باقی همه فانی دانستS}(همان،38) منظور خواجه این است که دنیا و آخرت را بر دل پخته و سرد و گرم چشیده و کارآزمودهام عرضه کردم وخوشیهای هر دو را با او در میان گذاشتم.
6 {Sجهانی فانی و باقی فدای شاهد و ساقی#که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینمS}(همان،275) ابن فارض در اینباره چنین میگوید: {Sو قامت بها الأشیاء،ثم لحکمهی#بها احتجبت عن کل من لا له فهمS}(دیوان،142) همه اشیا از معقولات و محسوسات و موهومات،به خاطر آن شراب محبت ذاتیه بود که متعین شدند و این درحضرت قیومی به جهت حکمتی بود که شراب محبت از دیده محجوبانی که به مذمت لا یفهمون7مخصوصاند،مستور وپوشیده ماند."