Abstract:
این مقاله به مطالعه میزان و کیفیت استفاده از اینترنت در میان دانشجویان دانشگاه تهران و تاثیر آن بر میزان مشارکت سیاسی آنها، با استفاده از یک چارچوب نظری تلفیقی که شامل ملاحظات مفهومی «حوزه عمومی» هابرماس و الگوی سلسله مراتب مشارکت سیاسی مایکل راش است می پردازد.
در این مطالعه، 730 نفر دانشجویان دانشگاه تهران که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند و با کاربرد روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه ها از روشهای تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته های تحلیل داده ها نشان داد که هر چه میزان و کیفیت استفاده از اینترنت بیشتر و بالاتر باشد، سطح مشارکت سیاسی کاربران اینترنت (دانشجویان) نیز افزایش می یابد. البته کیفیت استفاده از اینترنت سهم بیشتری در افزایش میزان مشارکت سیاسی کاربران اینترنت داشته است. بنابراین نتایج این مطالعه نشان می دهد که اینترنت می تواند به افزایش مشارکت سیاسی کمک کند و این امر نظریه هابرماس در حوزه ی عمومی را مورد تایید قرار می دهد. سایر یافته ها نیز نشان می دهد که 56% افراد مورد مطالعه، در سطح متوسط به فعالیت سیاسی می پردازند در حالیکه راش این نسبت را در سطح پایین ارزیابی کرده بود. بنابراین برخلاف نظر راش و حداقل در فضای مجازی و در بین افراد تحصیل کرده کاربر اینترنت، سیاست لزوما حوزه فعالیت یک گروه کوچک محسوب نمی شود. این سطح مشارکت همچنین بیانگر این نکته است که تکنولوژی های نوین ارتباطی و به ویژه اینترنت می تواند نقشی بسیار متفاوت از رسانه های سنتی در ایجاد فضای مباحثه آزاد و شکل گیری افکار عمومی ناشی از گفتگوی عقلانی – انتقادی، و در نهایت کنش سیاسی افراد ایفا کند. این امر نشان می دهد که نظر هابرماس در خصوص کم تاثیر بودن رسانه ها در شکل گیری افکار عمومی و تاثیر آن در مشارکت سیاسی لزوما در میان کاربران اینترنتی در ایران تایید نمی شود.
Machine summary:
آیا میزان و کیفیت استفاده از اینترنت،میزان مشارکت سیاسیکاربران را افزایش میدهد؟ برای فراهم آوردن پاسخ مناسب ابتدا رویکرد نظری مقاله را ارائه میکنیم تا نشان دهیم شکلو جهت مطالعۀ این تحقیق در این مقاله چگونه مشخص شده است.
پرسش این است که اگر بپذیریم اینترنت از لحاظ نظری قابلیت تبدیل شدن بهحوزۀ عمومی را دارد،آیا به لحاظ تجربی نیز نمونهها این قابلیت را تأیید میکنند؟و آیامیپذیرند که اینترنت میتواند همان نقشی را بازی کند که هابرماس برای حوزۀ عمومی درجهت کمک به مشارکت سیاسی بیان میدارد؟این مفهوم در این تحقیق با 18 گویه و در قالبپرسشی مربوط به سطح و میزان مشارکت سیاسی مورد سنجش قرار گرفت.
ازاینرو،پرسشی که این تحقیق قرار است بهآن پاسخ دهد،این است که آیا میزان و کیفیت استفاده از اینترنت،بر روی میزان مشارکتسیاسی کاربران تأثیرگذار بوده است یا خیر؟به بیان دیگر،سهم هر کدام از متغیرهایمیزان و کیفیت استفاده از اینترنت در پیشبینی میزان مشارکت سیاسی کاربران چقدر بودهاست؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود)براین اساس،در اینجا به مطالعۀ توصیفی دادههای به دست آمده برای متغیرهای تحقیقیعنی 1.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)توضیح دیگر آنکه نتایج حاصل از تحلیل همبستگی دادهها نشان میدهد که متغیر میزاناستفاده از اینترنت به تنهایی 27 درصد و متغیر کیفیت استفاده از اینترنت 61 درصد(همسو بافرضیههای اول و دوم تحقیق)از میزان مشارکت سیاسی کاربران را تبیین میکند.
براساس آنچه در اینجا تحلیل شدباید اشاره کرد که حدود 80 درصد از میزان مشارکت سیاسی کاربران،با توجه به اثر متغیرهایمیزان و کیفیت استفاده از اینترنت قابل تبیین است(جدول 8).
در تحلیل دادههای تجربی نیز نشان داده شد که میزان وکیفیت استفاده از اینترنت بر مشارکت سیاسی دانشجویان تأثیر مستقیم و مثبت دارد.