Abstract:
عبد السلام بن صالح مشهور به اباصلت هروی از راویان مشهور و یاران امام رضا است. زندگی وی، نوع نگرش و مذهب او در هاله ای از ابهام قرار دارد. همراهی او در خراسان با امام هشتم از او فردی والامقام و ارزشمند را در اذهان شیعیان به تصویر کشانده است؛ اما متون کهن رجالی شیعه ـ مانند رجال طوسی ـ و بخشی از کتاب های رجالیان اهل سنت او را «عامی» دانسته اند. در نوشتاری که می آید، ضمن بازشناسی شخصیت وی در دامنه ای از متون رجالی و روایی فریقین به این نتیجه رهنمون خواهیم شد که اباصلت بخش قابل توجهی از عمر خود را در میان دانشیان عامه گذرانده و در شمار ایشان بوده است و با ورود امام به خراسان به تدریج توفیق ره یافتن و پذیرش اندیشه شیعی را یافته است.
`Abdul Salam bn Salih well-known as Aba Salt (Abu Salt) Hiravi is one of the hadith reporters and companions of Imam Rida، peace be upon him. There is no clear picture of his life، religion، and views but his companionship with Imam Rida، peace be upon him، made him a prominent individual in the minds of Shiite people. The old Shiite rijal books like Rijal of Tusi and some Sunni rijal books have considered him as `Ammi. The author of the present paper tries to reidentify his personality in a variety of the Shiite and Sunni rijal and hadith books. He concludes that Aba Salt has spent a considerable amount of his life among the `Amma scholars and with the arrival of Imam to Khorasan، he gradually accepted the Shiite thought and converted to Shi`a.
Machine summary:
تقریبا بیش از 90% روایات وی در منابعامامیه روایاتی است که وی از امام رضا علیه السلام یا دربارهی آن حضرت روایت کرده است؛همچنین شاگردان وی نیز در جوامع روایی شیعه کاملا با شاگردان سنیاش متفاوت است؛بهعنوان نمونه،روایات وی را در جوامع روایی شیعه افرادی چون ابراهیم بن هاشم،4حمدان بنسلیمان نیشابوری،5أحمد بن علی بن عبید الله أنصاری1روایت کردهاند.
»را گزارش کرده بود؛چه اینکه وقتی یحیی بن معین اورا موثق میشمارد،راوی میگوید: «إنه حدث عن أبی معاویة بحدیث أنا مدینة العلم و علی بابها»و یحیی که از ایناتهام برآشفته میشود،میگوید:«ما تریدون من هذا المسکین ألیس قد حدث بهمحمد بن جعفر الفیدی عن أبی معاویة هذا أو نحوه؟» در نقلهایی که"خطیب بغدادی"آورده است،به نظر میرسد در دورههایی یحیی بن معینوی را به خاطر روایت نبوی فوق-که به روایت اعمش1معروف بوده-تخطئه میکرده استتا آنجا که درمییابد که دیگران نیز این روایت را از ابو معاویه نقل کردهاند؛بنابراین،بهصداقت نقل ابا صلت اطمینان مییابد و پس از آن از او حمایت میکرده است.
از آنجا که ابو معاویه این روایت را از استاد خویش"اعمش"و او از مجاهد و وی از امام علی علیه السلام نقل کرده به«روایت اعمش»معروف بوده است.
تغییر این اندیشه را میتوان در گونههای مختلف روایات گزارششده از وی جست؛به عنوان نمونه،یکی از روایاتی که وی در بخش نخست زندگی خود نقلکرده است،چنین است: "خطیب بغدادی"به سند متصل خویش از وی چنین گزارش میکند: حدثنا أبو الصلت الهروی-عبد السلام بن صالح-حدثنا عبد الله بن نمیر،حدثناسفیان،حدثنا شریک عن أبی إحساق عن زید بن تبیع عن حذیفة قال:ذکرت الإمارة(1).