Abstract:
اندیشه سیاسی، معرفتی هنجاری است که سامان سیاسی نیک را به ما نشان می دهد. در تاریخ اندیشه، «دوستی» از جمله مقولاتی است که در شکل گیری جامعه مطلوب نقش به سزایی داشته است. با این حال، تحولات اندیشه سیاسی در دوران مدرن، با به حاشیه رانده شدن «دوستی» همراه بود. اما در دوران معاصر، «دوستی» در چارچوب مقولاتی چون «همبستگی» در اندیشه سیاسی احیا شده است. بررسی اندیشه ورزی متفکران معاصر نشان می دهد که در احیای اهمیت آن، کمک های معرفت های علمی چون روان درمانی بسیار موثر است. اندیشه های یورگن هابرماس و همچنین نظریه «جامعه سالم» اریک فروم نشان می دهد که بصیرت هایی که روان درمانی در اختیار می نهد تا چه اندازه بر توجه دوباره اندیشه سیاسی به مقوله «دوستی» تاثیرگذار بوده است.
Machine summary:
"وی جامعه را اساسا در چارچوب تکاملگرایانه مینگریست و معتقد بود که در روند تکامل بشری، انحرافی رخ داده است و آن بیگانه شدن انسان از حاصل دسترنج خویش و متعاقب آن از طبیعت و دیگران است؛ در واقع، در دوران مدرن، اگرچه انسانها به بیشترین میزان آزادی خود دست یافتهاند، چون این آزادی، تنها وجه منفی رهایی را در بر میگیرد و انسان را بیش از پیش از احساس تعلق و همبستگی جدا میسازد، امنیت را از او میستاند و او را دچار تشویش و اضطراب میکند.
از سوی دیگر، پرداختن رواندرمانی به «دوستی» در چارچوب نگرش علمی خود، چشماندازی روشنتر از اهمیت نیاز به «دوستی» و «عشق» در زندگی مطلوب به ما عرضه میکند؛ به عنوان نمونه، در نظریه رواندرمانی اریک فروم شاهد آن هستیم که دوستی و عشقورزی به عنوان راهحلی برای «عدم سلامت روانی» –که جامعه معاصر بدان دچار است- پیشنهاد میشود و در واقع تنها راهحل برای این وضعیت انحراف از موقعیت اصیل انسانی، آموختن «هنر عشق ورزیدن» و بنای «جامعه سالم» بر مبنای آن معرفی میشود.
به نظر میرسد تأثیرپذیری جدی نظریهپردازان سیاسی معاصر از رواندرمانی به ویژه از نحله روانکاوی فرویدی –که فروم خود را متعلق به آن میداند- در این حوزه نیز قابل مشاهده است و احیای اهمیت «دوستی» در اندیشه سیاسی معاصر چندان با معارفی که رواندرمانی در اختیار اندیشه سیاسی مینهد، بیارتباط نیست؛ به عنوان نمونه دغدغه هابرماس درباره بروز «تحریف» در ارتباط اجتماعی در جامعه معاصر –که متأثر از نظریه رواندرمانی فروید است- وی را به بحث از «همبستگی» و محوریت «دغدغه» برای دیگری هدایت میکند که به نوعی بازتولید اهمیت «دوستی» در اندیشه سیاسی است."