Abstract:
کارآفرینی به عنوان ابزاری است در دست برنامه ریزان که جوامع را بهسمت توسعه پیش ببرند. از آنجاکه همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی موقعیت مساوی ندارند، باید شرایط لازم را برای توسعهی کارآفرینی در سرزمین، ایجاد کرد. منطقهی مورد مطالعه در این پژوهش، بخش های زند و سامن شهرستان ملایر است. روستاییان این ناحیه، شرایط مطلوبی برای کارآفرینی ندارند. بنابراین، توانمندسازی رسالتی است که برای پرکردن این خلا تعریف شده است. در این پژوهش شرایطی که شایستگی لازم را در افراد برای تصمیم به ایجاد یا توسعهی کسب و کار به وجود می آورد، در دو گروه فردی و محیطی با چهارده متغیر تعریف شده اند. جامعه ی مورد مطالعه در این تحقیق کارآفرینان روستایی هستند که حداقل دارای سه سال سابقهی فعالیت موفق در کسب و کار کنونی بوده و کار آنان بهنوعی با نوآوری آغاز شده و تداوم این روند در فعالیت آنان قابل مشاهده است. برای جمع آوری داده ها از توزیع پرسشنامه در بین 53 نفر کارآفرین در دسترس در ناحیه استفاده شده است. برای فراهمکردن امکان مقایسهی نتایج، همین تعداد از روستاییان ساکن در محدودهی مورد مطالعه، به عنوان گروه کنترل مشارکت داده شدند. داده پردازی و تحلیل داده ها باکمک نرم افزار SPSS صورت گرفت. روش مورد استفاده در هر دو گروه، تحلیل عاملی از طریق تحلیل مولفه های اصلی بود. از بررسی مربوط به گروه کارآفرینان تعداد ده عامل موثر بر افزایش توانمندی روستاییان برای توسعه ی کارآفرینی شناسایی شدند. این عوامل بهترتیب اولویت در تاثیر عبارتاند از: عامل پشتکار، عامل سازمانی، مالی و اقتصادی، آموزش و الگوی نقش، استقلال فردی، تجربههای قبلی، خلاقیت، احساس موفقیت و عامل مرکز کنترل درونی. درنتیجه می توان گفت وجود عوامل فردی و محیطی یاد شده در افزایش توانمندی روستاییان برای ایجاد و توسعهی کسب و کار تاثیر دارد. عوامل موثر از منظر گروه کنترل در این تحقیق عبارتاند از: عامل سازمانی، عامل منابع مالی و اقتصادی، عامل مهارت و دانش، عامل خانواده، عامل عزت نفس، عامل مشارکت اجتماعی و عامل زیرساختی.
Machine summary:
"سؤالی که مطرح میگردد این است که،آیا میتوان شرایط محیطی و انسانی حاکم بر روستاییان را به گونه تغییرداد که انگیزههای کارآفرینانه در آنان تقویتشده و راه کارآفرین شدن را برگزینند؟یا اینکه دستاندرکاران برنامهریزیبرای توسعه،قبل از اعمال هرگونه تغییر،با دقت نظر شرایط مفید مؤثر بر تصمیم به ایجاد کسبوکار توسعه کارآفرینیرا شناسایی کنند و با تقویت آن شرایط و عوامل،فرایند کارآفرینی را برای روستاییان تسهیل و روند توسعهی روستایی راتسریع نمایند.
صرف نظر از اینکه تغییر تمامی شرایط امکانپذیر نیست،این پرسشها مطرح میشوند که:بهطور کلی چهشرایطی و به چه ترتیبی بر افزایش شایستگی روستاییان برای کارآفرینی مؤثرند؟مؤلفههای تشکیلدهنده قابلیتکارآفرینی در روستاییان چیست؟ در ا ین پژوهش به منظور روشنر شدن زوایای امر،سؤالی که بهطور مشخص طرحشده و مورد آزمون قرارمیگیرد،این است که:آیا افزایش تواناییهای فردی و امکانات محیطی سبب افزایش کارآفرینی روستایی میشود؟ مبانی نظری کارآفرینان در همانگونه که از عوامل مهم تغییر در جامعه هستند،در فرایند توسعه اقتصادی نیز،از رازآلودترینشخصیتها هستند.
در میان مطالعاتی که نقشهای کارآفرینی را مورد توجه قرار دادهاند،میچلاسی{o3o}یکمدل از رشد درونزا راارائه کرد که در آن،تغییرات به پژوهشگران که اختراعات را ایجاد میکنند و کارآفرینان که شکل آنها را به نوآوری تبدیلمیکنند،نیاز دارند آکس و دیگران{o4o}(2004-2005)استدلال میکنند که یکی از موفقیتهای ارائه شده به وسیلهیتئوری رشد درونزا ایدهال است که براساس آن سرمایهگذاری روی سرمایهی انسانی،رشد اقتصادی را از طریق سرریزدانش به وجود میآورد.
پژوهشهای یادشده از این نظر که راهگشای کار فعلی باشند،مفید واقع شدهاند؛اما از این جهت که جامعهروستایی و ایجاد قابلیت کارآفرینی در نواحی مختلف،حالتهای خاص خود را دارند و باید تلاش نمود که مدل ویژه ومنحصر به فرد مربوط به آنها را تعریف کرد،این تحقیق با سایر تحقیقات انجامشده متفاوت است."